امام خمینی رحمه الله علیه ، پیغمبر زمان ما بود.
به گزارش اترک : از خالد توکلی فر ، یکی از یادگاران 8 سال دفاع مقدس مطالبی را برای شما گفتیم .اینک ادامه ی گفتگوی اترک با این همرزم شهید کاوه را با ما بخوانید.
در عملیاتهای کربلای 4 و 5 ، درمنطقه ی کردستان ، مهران و فاوم نیز حضور داشتم .
یادم است که شهید کاوه که بعد از مداوا و درمان جراحتش که در جنگ اتفاق افتاده بود به میان ما بازگشت ، بچه ها روحیه ی خیلی خوبی پیدا کرده بودند . شهید کاوه در کنار من به شهادت رسید . ترکشی که به او اصابت کرده بود ، بلافاصله او را شهید کرد.
یکی از بچه های مشهد به نام سعید نیز بود که در فاو در کنار ما به شهادت رسید.
امروز آمریکا از بسیج و بسیجی می ترسد و از خدا می خواهم همیشه بسیج و بسیجی بماند و پایدار باشد.
از آقای توکلی فر در خصوص اتفاقات غزه سوال کردیم و او با چنان روحیه ای که حکایت از ولایت پذیری کامل او داشت به ما گفت :اگر الان رهبر عزیزمان بگوید : بروید و فلسطین را از دست اسرائیل بگیرید ، ما جلو جلو خواهیم بود.
اگر امروز سران کشورهای مسلمان پشت هم باشند و از آمریکا نترسند ، مسلمانان همیشه پیروز خواهند بود ولی برخی از سران مسلمان نفهمند و به توطئه ی آمریکا گوش می دهند .
حضرت امام حسین علیه السلام شهید شدند که ما مسلمانان دنبال راه او باشیم .
از او درخواست کردیم از خاطرات دوران جبهه اش برایمان تعریف کند و او در خصوص عملیات کربلای 5 چنین به ما گفت : ما 40 نفر بودیم و فرمانده ی ما یکی از بچه های بیرجند بود .
سه در جایی که به ما اشراف داشتند پنهان شده بودند و مدام از بچه ها شهید می کردند .
به فرمانده ی خودمان گفتم : اجازه می دهید من بروم و وضعیت آنها را نگاه کنم ؟
فرمانده ی ما رو به من کرد و گفت : توکلی فر ،شوخی نیست ؛ کشته می شوی ؟
به فرمانده ی ما گفتم : من ترکمن هستم و از مرگ نمی ترسم .می روم و انشاء الله آنها را می گیرم.
به هر زحمتی بود خودم را به پشت سر آنها رساندم و آنها را که هنوز به سمت بچه ها گلوله می زدند ، دستگیر کردم.
وقتی آنها را پیش بچه ها بردم ، یکی از بچه ها که برادرش توسط همین سه نفر به شهادت رسیده بود و از آنها به شدت ناراحت بود ، می خواست به سوی آنها تیراندازی کند که به او اجازه ندادم و گفتم که اینها اسیر هستند .
آن وقت آن اسیرها را تحویل دادم .
یادم است در منطقه ی کردستان در یک عملیات با شهید کاوه برای حمله به یک گروه 400 نفره از کوموله ها رفته بودیم ...
بقیه ی این خاطره انشاء الله به زودی منتشر می شود.