پسري كه متهم است با همدستي دو نفر از دوستانش به دختر نوجواني تعرض كرده محاكمه و به اعدام در ملأعام محكوم شد. دو همدست متهم فراري هستند و پليس تلاش ميكند آنها را بازداشت كند.
به گزارشاترک به نقل از اروم نيوز،نيمه شب هشتم آذرماه سال گذشته دختر ۱۵ سالهاي به نام بهناز همراه پدرش به كلانتري ۱۳۲ حصارك كرج مراجعه كرد و گفت از سوي سه پسر جوان ربوده و مورد آزار قرار گرفته است. وي در حالي كه گريه ميكرد، توضيح داد: غروب امروز از كافي نت خارج شدم تا به خانه مان بروم. ناگهان دو پسر موتور سوار راه را بر من سد كردند. من اصغر و وحيد را كه در محل ما زندگي ميكردند، ميشناختم. آنها با چاقو به من حمله كردند و از من خواستند سوار موتور شوم. من جيغ و داد كردم و مقابل خواستهشان مقاومت كردم و از مردم خواستم تا به من كمك كنند. چند نفر هم براي كمك جلو آمدند اما اصغر و وحيد برايشان چاقو كشيدند. مردم هم ترسيدند و عقب رفتند. دو پسر شرور سرانجام من را به زور سوار موتور كردند و به طبقه چهارم ساختماني در يكي از خيابانهاي اطراف بردند. وقتي وارد آپارتمان شديم پسر ديگري آنجا بود كه فهميدم اسمش غلامرضا است. من به آنها التماس كردم و خواستم تا با من كاري نداشته باشند و اجازه دهند تا من به خانهمان بروم. اصغر با خودش چاقو و اسپري داشت و وحيد هم تيغي داشت كه مدام آن را به گردن خودش ميكشيد و من را تهديد به مرگ ميكرد. هر سه نفر بدون توجه به گريههايم به من تعرض كردند. بعد هم نيمههاي شب من را سوار موتور و در يكي از خيابانها رهايم كردند.
شاكي در ادامه به پليس گفت: من ابتدا به خانه عمويم رفتم و ماجرا را برايش تعريف كردم. بعد از آن عمويم با پدرم تماس گرفت و او را از ماجرا با خبر كرد تا اينكه سرانجام براي شكايت به اينجا آمديم.
بعد از مطرح شدن شكايت بلافاصله تيمي از مأموران پليس راهي محل شدند و غلامرضا ۲۱ساله را همراه دو پسر ديگر كه در خانه بودند، دستگير كردند. دو پسرجوان وقتي از ماجرا با خبر شدند به پليس گفتند ما از حادثه خبر نداريم. آپارتمان دانشجويي است و ما همراه غلامرضا كه او هم دانشجو است اينجا را اجاره كردهايم. البته وقتي وارد ساختمان شديم دختري را همراه دو پسر ديديم كه از ساختمان بيرون ميرفت.
سپس شاكي با متهمان مواجه شد و حرف دو پسر جوان را تأييد كرد و گفت غلامرضا همراه اصغر و وحيد كه از محل متواري شدهاند به او تعرض كردهاند.
غلامرضا سپس در تحقيقات گفت: شب حادثه اصغر و وحيد اين دختر را ربوده و او را به آپارتمان من آوردند. بعد هم هرسه به او تعرض كرديم. البته اصغر و وحيد از كارشان فيلم هم تهيه كردند.
سپس مأموران پليس به جستوجوي اصغر و وحيد پرداختند اما متوجه شدند هر دو متهم متواري شدهاند. با توجه به حساسيت ماجرا پرونده غلامرضا به صورت جداگانه براي رسيدگي به دادگاه كيفري استان البرز فرستاده شد و متهم مقابل هيئت قضات پاي ميز محاكمه حاضر شد.
در ابتداي جلسه نماينده دادستان كرج گفت: غلامرضا در بازجوييها به جرم خودش اقرار كرده است. تحقيقات تيم جنايي نشان ميدهد كه وي با همدستي دو متهم ديگر كه از محل متواري شدهاند به شاكي تعرض كرده است. بنابراين گناهكاري وي محرز است و من درخواست ميكنم تا وي مجازات شود.
سپس دختر نوجوان در جايگاه حاضر شد و شب حادثه را تشريح كرد. او گفت: اصغر و وحيد من را به مرگ تهديد كردند. من ترسيده بودم و آنها به زور من را سوار موتور كردند و به خانه شيطاني بردند. بعد هم با همدستي غلامرضا كه در جلسه دادگاه حاضر است به طور وحشتناكي به من تعرض كردند. آنها از صحنه سياهشان فيلم تهيه كردند و با چاقو هم مدام من را تهديد به مرگ ميكردند. حالا هم كه متهم را ميبينم احساس وحشت ميكنم و از او شكايت دارم و ميخواهم تا مجازات شود.
سپس غلامرضا در جايگاه حاضر شد و اتهام خودش را قبول كرد اما گفت همه ماجرا تقصير اصغر و وحيد بود. آنها دختر نوجوان را به خانه من آوردند و من هم وسوسه شدم تا به او تعرض كنم.
قاضي رنجبر بعد از شنيدن آخرين دفاع متهم و وكيل مدافع او با اعضاي دادگاه وارد شور شد و متهم را به اعدام در ملأعام محكوم كرد.