مردم مظلوم افغانستان ، قربانیان جنگ تریاک هستند.
به گزارش اترک به نقل از خبرگزاری صدای افغان (آوا)، دفتر مقابله با مواد مخدر و جرایم سازمان یافته سازمان ملل متحد طی گزارشی اعلام کرد که در حدود ۲۲۴ هزار هکتار زمین در سال ۲۰۱۴ در افغانستان زیر کشت خشخاش بوده که در مقایسه با سال گذشته ۷ درصد افزایش را نشان می دهد .
این گزارش می افزاید در حدود ۷۱ هزار هکتار زمین از سال ۱۹۹۴ زیر کشت تریاک خالص در افغانستان بوده که در مقایسه با سال ۲۰۱۴ بیش از سه برابر رشد داشته است و به این ترتیب، افغانستان بزرگترین کشور تولیدکننده تریاک در جهان محسوب می شود .
در بخش دیگر این گزارش آمده است که در ولایت هلمند در حدود ۱۰۳۲۴۰ هکتار زمین در سال ۲۰۱۴ زیر کشت تریاک بوده که این ولایت به بزرگترین مرکز کشت و تولید مواد مخدر تبدیل شده است.
۹۸ درصد کشت و تولید تریاک در سال ۲۰۱۴ در ولایات جنوبی، شرقی و غربی افغانستان صورت گرفته است .
هروئین افغانستان بازارهای اقیانوسیه و جنوب شرقی آسیا را تامین می کند .
با این حال، این فقط ظاهر ماجراست. شماری از کارشناسان عقیده دارند که جنگی که ۱۳ سال در افغانستان جریان داشت، اساسا جنگ با تروریزم نبود؛ بلکه تروریست ها خود یکی از طرف های معامله سیاه و پول سازی بودند که تریاک موضوع اصلی آن بود.
شماری از روزنامه نگاران نام این جنگ را «جنگ تریاک» گذاشته اند؛ چیزی که البته براساس نتیجه ای که به دست آمده است، زیاد هم بی ربط نیست.
جنگ جاری در ۱۳ سال گذشته، جنگ علیه تریاک نه که برای تریاک بوده است. در این میان، آنچه به مردم و دولت افغانستان از این جنگ رسیده است، جز بدنامی چیز دیگری نیست.
رییس جمهور کرزی بارها به ظرافت به این نکته اشاره می کرد که جنگ جاری، جنگ ما نیست. او البته کمتر به این مساله می پرداخت که تریاک نیز یکی از موضوعات اصلی این جنگ است.
دلایل آن نیز تا حدودی روشن بود. برخی از نزدیکان او نیز متهم به دست داشتن در چنین معامله ای بودند؛ دست کم بر اساس اتهام هایی که برخی رسانه های خارجی وارد می کردند.
کاری به صحت و سقم این اتهامات نداریم؛ زیرا این مسؤولیت قاضی و دادگاه و مأموران مجری قانون است؛ اما این اتهامات به اندازه ای قدرت داشت که رییس جمهور کرزی، با همان جدیتی که در برابر عملکردهای ناتو و نیروهای خارجی در زمینه مبارزه با تروریزم و ابهامات رابطه امریکا و طالبان و پاکستان، موضع گیری می کرد در قبال مواد مخدر نمی کرد و این برای عده ای از ناظران، معنای مهمی داشت.
در هر حال، اگر قرار باشد مبارزه ای واقعی با مواد مخدر صورت گیرد، نخستین کشوری که باید در آن پیشگام شود خود افغانستان است؛ نه به این دلیل که افغانستان براساس آمارهای سازمان ملل متحد، بزرگترین تولیدکننده تریاک جهان است؛ بلکه درست به این علت که افغانستان خود یکی از بزرگ ترین قربانیان کشت و تولید مواد مخدر و مهم تر از آن جنگ تریاک است.
اگر مواد مخدر از افغانستان ریشه کن شود، ضرری که یک دهقان هلمندی می بیند در برابر سودی که به او و امنیت و مصونیت وی و خانواده اش می رسد بسیار اندک خواهد بود.
این پرسش، جدی است که چرا وقتی افغانستان و هلمند بزرگ ترین تولیدکننده مواد مخدر جهان است، هنوز هیچ دهقانی در هلمند، میلیاردر نشده است؟
اگر مواد مخدر، سودآور و پول ساز است، پس چرا این پول به جیب تولیدکنندگان اولیه و اصلی آن نرفته است؟
ابهام اصلی در همین نکته نهفته است.
نکته مهم دیگر این است که آمار معتادان افغانستان به بالای دو میلیون نفر بالغ شده است و این یعنی افغانستان، به صورت جدی در معرض آسیب های ناشی از تولید مواد مخدر قرار دارد؛ شاید بیش از هر کشور دیگری در منطقه.
افزون بر همه اینها، افغانستان قربانی اصلی جنگ تریاک است؛ جنگی که سود حاصل از مواد مخدر را به جیب دوطرف جنگ سرازیر می کند؛ ولی قربانیانش را زنان و مردان و کودکان هلمند و قندهار و ننگرهار و... تشکیل می دهند.