توافق "اف ای تی اف"  من را یاد حرف گرانبهای مادربزرگم انداخت که پولهایش را در جوراب سمت چپش می گذاشت و می گفت:" هرکسی نباید بفهمد آدم چقدر پول دارد."

به گزارش راه اترک، از قدیم الایام مادر بزرگم پولهایش را چند تایی می زد و در جوراب پای سمت چپش می گذاشت و می گفت:" آدم باید خیالش بابت دارایی هایش راحت باشد." از آنطرف پدربزرگم به کارتهای عابر بانک اصلا بها نمی داد و همیشه  صدای پولهایش را با کشهایی که دو سه دوری پیچ می خورد ،خفه می کرد و در جیب کتش قرار  می داد.او حسابدار قوی بود و آمار پولهایش را فقط خودش می دانست و جیبهای کتش."
هر ازگاهی هم برای خیال جمعی پولها را با هزار زحمت بیرون می کشید و با انگشت آب دهان خورده اش دوباره شمارش می کرد و حتی آمار پولها را نه دست راست می دانست، نه دست چپ.

اما پدرم معتقد بود این شیوه ها سنتی است، او می گفت: آدم نباید زیاد حساسیت به خرج بدهد ولی  بازهم تاکید داشت که "آمار پولهایت را به هرکسی نگو".
 من هیچ وقت نفهمیدم او منظورش از این حرف چی بود؟ ولی می دانستم که پولهایم را اگر جمع کنم بزرگتر خواهم شد و می توانم خودم رو به آنها نشان بدهم و بگویم، من هم بزرگ شده ام.
خاطرم است درمحله ما بچه ها بازی های زیادی می کردند ولی یک بازی در جمع بعضی از بچه ها بود که هیچ وقت من رو در آن راه نمی دادند. شرط ورود به بازی  هم این بود که باید پولهایت  را می آوردی و  همه بچه ها در یک کیسه با هم میرختیم تا به همه بگوییم قدرتمان زیاد است. آنها می گفتند حالا هرکسی هرچقدر پول میخواهد به ما بگوید که پول را برای چه می خواهد تا به او بدهیم  و  همه مالک این  پول می شوند و میتوانند بگویند این همه پول جمع کرده اند.
از آنجایی که من عاشق این بودم با آن بچه ها بگردم و پولهایم بیشتر بیشتر شود و به همه بگویم بزرگ شده ام، آمدم با اقتدار به آنها گفتم من اینقدر پول دارم، حالا می شود من هم در جمع شما باشم؟
با کمال میل قبول کردند و من هم پولهایی که به زحمت جمع کرده بودند و به بهانه های مختلف به من عیدی  میدادند تا برای خودم خوراکی و هرچه دلم می خواست بخرم به آنها دادم.
از آن پس رنگ پولهایی که  نه جایش را به کسی می گفتم و نه تعداد برگه های سبز و قرمز آن را دیگر  ندیدم و یاد رفتاریات مادربزرگ، پدربزرگ و صحبت پدرم افتادم که می گفت"آمار پولهایت را به هرکسی نگو"
آمار پولهایت را به کسی نگو، حالا اگر این هرکس دشمنت باشد دیگر تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...
انتهای پیام/