راههای پولدار شدن در مسکن مهر است.

گویا بعضی حلال و حرام را از یاد بردند و یا برای آنها فرقی نمی کند حلال و حرام چیست و چه معنایی دارد!

گویند در زمانها ی قدیم قصابی استخوان کوچکی در چشمش افتاد ، برای درمان پیش چشم پزشک رفت . چشم پزشک بدون اینکه استخوان را بردارد مرهمی روی چشم قصاب گذاشت تا درد چشم کمی آرام شود. قصاب هم مزد کار چشم پزشک را ، 2کیلو گوشت داد .

جشم پزشک به مرد قصاب گفت : هفته ی بعد هم باید برای تعویض مرهم بیاید. چند ماهی به این منوال گذشت و مرد قصاب هر هفته با 2کیلو گوشت پیش چش پزشک می آمد.

روزی مرد چشم پزک در مطبش نبود و شاگردش به جای او بود. مرد قصاب سراغ چشم پزشک را گرفت و دردش را به شاگرد چشم پزشک گفت.

شاگرد چشم پزشک نگاهی به چشم مرد قصاب کرد و تکه استخوان را از چشمش بیرون آورد . مرد قصاب آخرین 2کیلو گوشت را هم داد و دیگر نیامد.

وقتی چشم پزشک متوجه نیامدن مرد قصاب شد از شاگردش در خصوص مرد قصاب سوال کرد و شاگرد هم کل ماجرا را برای او تعریف کرد .

چشم پزشک با تاسف به شاگردش گفت : پسرجان تو ما را از 2کیلو گوشت هفته ای انداختی !؟؟منهم می توانستم همان بار اول آن استخوان را بردارم؟؟؟!!!

جدولهای مسکن مهر برای بار سوم بهسازی شد.

این اقدام در شرایطی صورت گرفت که جدولها پر از آب بود و مرمت صورت گرفته که عکسها گواه آن هستند گویا از نوع درمان چشم پزشک نامحترم می باشد.