واقعه ی غدیر خم در سال 10 هجرت روی داده است.
سال دهم هجرت است و این سال ، با سالهای دیگر برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرق اساسی دارد.
گویا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مامور به اجرای فرامین آخرش شده و خود نیز باید محیای رفتن شود.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خبر می دهد که امسال به حج می رود و این حجة الوداع است و هر که قصد دارد برای آخرین حج همراه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همراه او باشد می تواند ، خود را برای این سفر محیا کند.
سرزمین اسلامی تمام شبه جزیره را فرا گرفته و خبر حج آخر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به تمام سرزمین اسلامی رسید و هزاران هزار مسلمان برای همراهی در آخرین حج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قصد سفر کردند و خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رساندند.
اعمال حج پایان گرفته بود و حاجیان برای بازگشت خود را آماده می کردند.
کاروانها همه از شهر مکه خارج شدند ولی حاجیان دوست نداشتند از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جدا شوند ولی گویا این جدایی باید در جایی صورت می گرفت.
کاروان بزرگ همراهان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حرکت بود که ناگهان از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سخنی به همه ی کاروانیان رسانده شد :آنهایی که عقب مانده اند خود را برسانند و آنهایی که جلوتر رفته اند ، برگردند.(ولایت یعنی همراه ولی رفتن ، نه از ولی عقب بمانید و نه جلوتر از ولی حرکت کنید.)
کاروانیان برگشتند و خواستند ببینند چه شده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم امر به جمع شدن کرده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به همه ی حاجیان رو کرد و گفت : امروز در حجة الوداع من مامور به شدم شما را از امری بزرگ خبر دهم.
امروز روزی است که دینتان کامل می شود و حجت بر همه ی خلق تمام می شود و آنجا بود که به علی بن ابیطالب که سالها قبل او را وصی و جانشین خود کرده بود امر کرد تا پیش او بیاید و در بین هزاران حاجی مسلمان دست او را بالا برد و گفت: من کنت مولاه فهذا علی مولاه
عیــــــــــــــــــــــــــــــــــــد غدیر مبارکبــــــــــــــــــــــــــــــــــاد.
جامی خبرنگار اترک