فیلمهای ضد اسلامی و ضد ایرانی هوملند و میهن رقبای کسب جایزه ی باروت خیس هستند.
به گزارش اترک :سال گذشته اعضای شورای سیاستگذاری کنگره ملی سرزمین نور تصمیم گرفتند جایزهای تحت عنوان "باروت خیس" "Wet gunpowder" را به کسی بدهند که به صورت ناخواسته و علی رغم میل باطنی خود،خدمت بزرگی به انقلاب کرده است.
در بیانیه ای که در نخستین دوره اهدای این جایزه آمده است: جایزه باروت خیس به نمایندگی از مردم شریف ایران اسلامی، جسورانه دست به انتخاب و نمایش آدمهای مضحکی میزند که همواره پوشالی بودنشان برای همه آشکار بوده و هست و این ماهیت هنگامی که آمیخته با خود باوری کاذبشان میشود، بدل به حماقت بیپایان میشود، باروت خیس با شعار «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» از همین لحظه موجودیت خود را به عنوان رسواکننده قدرتمندان بیچشم و گوش به مردم جهان اعلام میدارد، این به معنی تعریف و تمجید نیست؛ بلکه ماهیت سیاستمداران بیگانه است. عقل سلیم حکم میکند، باروتی که خیس شده باشد هرچند باروت است و به ظاهر خطرناک، اما هیچ خطری ندارد، چراکه تنها برادهای بیخاصیت و بیاثر از جنس کینه و بخل است.
میشل اوباما برنده اولین باروت خیس
پس از اعطای جایزه اسکار به فیلم ضد ایرانی «آرگو» از سوی همسر اوباما وی شایسته دریافت نخستین "باروت خیس" شد. به همین دلیل بود که دعوتنامه ای به سفیر سوییس ارسال شد تا به نمایندگی از میشل اوباما جایزه را دریافت کند. همچنین نمایندگان بیست و هفت کشور در مراسم کنگره ره آورد سرزمین نور در اهدای جایزه به همسر اوباما مشارکت داشتند.
مسئول بخش بینالملل کنگره بینالمللی رهآورد سرزمین نور در باره این جایزه می گوید:مردم باید بدانند عقبه این قبیل جوایزی که اهدا می شود ، هنری نیست بلکه مسائل سیاسی را در موضوع دخالت می دهند و به واسطه این حرکت و افشاگری لازم بود که ما هم تقدیر و تشکری از عامل این حرکت داشته باشیم، به همین دلیل جایزه ای به صورت تندیس آماده شده است که با حضور ملیت های مختلف به سفیر سویس به عنوان حافظ منافع امریکا در ایران یا نماینده وی اعطاء شود.
"هوملند" شایسته دریافت دومین باروت خیس
سریال «هوملند» یا «میهن» یک نماد است؛ نماد جریانی که طی سالها در سینما، تلویزیون و اساسا سیستم فرهنگی غرب و به ویژه آمریکا نزج یافته. گفت وگو با هاوارد گوردون رمزگشایی از این نماد است.
بخش های زیر از گفته های هاوارد گوردون تهیهکننده ارشد کمپانی فاکس شاید بهترین دلایل برای اهدای جایزه باروت خیس به وی باشد:
*واقعیت این است که مردم آمریکا مثل گذشته تحت تاثیر سینمای سیاسی نیستند و فیلمهای سیاسی در سینماهای آمریکا مورد استقبال مردم قرار نمیگیرد. طبیعی بود بعد از یازدهم سپتامبر من و الکسی (الکس گانزا دیگر تهیهکننده سریالهای 24 و میهن) با مردمی مواجه میشدیم که دولتمردان، سیاستمداران، پنتاگون و سیا را مقصر حوادث تروریستی قلمداد میکردند. واقعیت این است که مردم آمریکا قبل و بعد از رویدادهای تروریستی یازدهم سپتامبر در بیخبری زندگی میکنند.
*کارگردانی که از ایران آمد و اسکار گرفت (اصغر فرهادی) هم همین جمله را گفت (ما ملت صلح دوستی هستیم) اما هیچ آمریکایی عاقلی آن را باور نمیکند. همه ما به حماقتش خندیدیم. چون مشخص بود سال بعد فیلم جرج کلونی (آرگو) جایزه اسکار را میگیرد. جالب اینجاست تیم سازنده آرگو به ایران آمده بود و مدیران سینمایی ایران در دولت گذشته بیشترین تعامل را برای ساخت فیلم آرگو داشتند.در عوض از تیم سازنده آرگو (که برای بازسازی لوکیشنها آمده بودند) قول گرفتند که به فیلم «جدایی» در اسکار رای بدهند، خیلی احمقانه بود.
*معادلات حاکم در ایران پیچیده است، اما حامیان اصلی نظام جمهوری اسلامی در ایران، مردم هستند. من در گفتوگوهای مختلفی به این موضوع اشاره کردهام که حامیان قدرت در ایران مردم هستند.
*ما 30 سال در مواجهه با رسانههای ایرانی جنگیدهایم تا شما را در این حوزه فلج کنیم. ما در آمریکا تحرکات فرهنگی شما را کاملا زیر نظر داریم. حتی فیلمسازان شما دیگر قدرت ندارند فیلمی مثل «دیپلمات» (داریوش فرهنگ) و «روز شیطان» (بهروز افخمی) تولید کنند. ما خیلی تلاش کردیم آثاری شبیه این دو فیلم که تولید ایران است، در حوزه خاورمیانه اکران نشوند. اگر قدرت رسانهای ایران مانند قدرت سیاسیاش باشد دیگر از آمریکا و دموکراسی جهانی اثری باقی نخواهد ماند.
*بهنظر من تهیهکنندگی سینما، اصولا هنری سیاسی است. در بعضی مواقع یک ملت را به تصویر میکشیم و در برخی مواقع دیگر خواستههای دولتمردان را. پس با اتکا به دو خروجی مهم سینما، این صنعت هنری، سیاسی و مدرن است. این عده قلیل فیلمسازان ایرانی که خیلی برایشان احترام قائل هستم، فیلمهای تحقیرآمیزی درباره ملت خود ساختهاند. مثلا فیلم معروف «طبیعت بیجان» متعلق به همان فیلمساز کمونیستی که در آلمان بود و در دوره جوانی وقتی برای درمان سرطان اینجا آمده بود در کلاسهایش شرکت کردم. این طیف از فیلمسازانی که آثارشان شبیه سینمای دهه 70 و 80 کشورهای کمونیستی است، سبب تحقیر ملتهای خودشان میشوند. من که مواضعم نسبت به دولت و مردم ایران روشن است. اما فیلمهای کیارستمی به یک شوخی روشنفکری شبیهند و نمیتوانند علاقهمندان هنر سینما را راضی نگه دارند. شما وقتی قدرت متمرکز در حوزه تولید سینمایی ندارید و دلخوش به جشنوارههایی مثل کن و برلین هستید که به حقیر نشان دادن ملت خودتان میانجامد، عملا سینمای خود را به بیراهه بردهاید.
بنابراین گزارش، مسئولان جشنواره سرزمین نور برای تعیین فرد مورد نظر، 33 نفر را کاندیدا اعلام کرده اند و تا هفته آینده، نام 6 نفر به عنوان کاندید نیمه نهایی منتشر می شود و از این میان، یک نفر به عنوان برگزیده جایزه بین المللی باروت خیس تعیین خواهد شد./دانا به نقل از ناچارنامه