فردا مراسم یوم النکبه در سراسر دانشگاههای کشور برگزار می گردد.
به گزارش اترک به نقل از رصد 57 :معاون بررسی و تحلیل سازمان بسیج دانشجویی هدف جنبش دانشجویی از برگزاری برنامه “یوم النکبه” را علاوه بر همدردی با ملت مظلوم فلسطین، تذکر به دولتمردان درخصوص تغییرناپذیر بودن سیاستهای اصولی ما در قبال رژیم جعلی و منحوس اسرائیل عنوان کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رصد۵۷ ؛ سجاد ریحانی در گفتگو با خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران، از برنامههای دانشگاهها در سالروز “یوم النکبه” خبرداد و گفت: پانزدهم می ۱۹۴۸ سالروز به رسمیت شناخته شدن رژیم جعلی اسرائیل و اعلام موجودیت آن بوده و یادآور دست اندازی صهیونیستها به سرزمین فلسطینیان و آواره و اخراج شدن بیش از هشتصد هزار نفر از مردم مظلوم فلسطین است، به همین مناسبت در یک حرکت همگانی تمامی دانشگاهها برای همدردی با مردم مظلوم فلسطین و همچنین یادآوری اصول سیاست خارجی انقلاب اسلامی برنامه هایی در دانشگاههای سراسر کشور برگزار خواهد شد.
ریحانی افزود: رهبر معظم انقلاب، اصول سیاست خارجی کشورمان که همان اصول مورد نظر حضرت امام(ره) بود را تبیین نمودهاند و از جمله آن اصول می توان به «مبارزه برای آزادی کشور فلسطین» اشاره کرد.
ریحانی ادامه داد: یکی از مطالبات جنبش دانشجویی از دولتمردان تحقق این اصول در حوزه سیاست خارجی کشورمان، مطالبه گری درخصوص این اصول و از جمله «مبارزه برای آزادی کشور فلسطین» و « نفی ظلم و حمایت از مظلوم» است.
ریحانی افزود: هدف جنبش دانشجویی از برگزاری برنامه “یوم النکبه” علاوه بر همدردی با ملت مظلوم فلسطین، تذکر به تمامی مسئولین و دولتمردان درخصوص تغییرناپذیر بودن سیاستهای اصولی ما در قبال رژیم جعلی و منحوس اسرائیل است.
معاون بررسی و تحلیل سازمان بسیج دانشجویی در پایان گفت: از جمله برنامههای این روز در دانشگاهها، راهپیمایی در محوطه دانشگاه، آتش زدن پرچم اسرائیل و قرائت بیانیه و اعلام موضع خواهد بود.
لازم به ذکر است این برنامه در روز شنبه ۲۷ اردیبهشت۹۳ و بعد از نماز ظهر و عصر در دانشگاههای سراسر کشور برگزار خواهد شد.
یوم النکبة چیست؟
یوم النکبه یا روز مصیبت، اشاره به روز نکبتی دارد که در آن روز، رژیم صهیونیستی تاسیس شد. هر ساله در روز پانزدهم ماه می، فلسطینیها با برگزاری تظاهرات و تجمعات اعتراضی، از سالگرد این رویداد به عنوان سالگرد نکبت یاد میکنند. در جریان درگیری سال ۱۹۴۸ که سرانجام به تأسیس دولت اسرائیل انجامید بیش از هشتصد هزار فلسطینی آواره شدند.
“نکبة ” کلمه عربی و به معنای مصیبت است. فلسطینیها بطور عادی کلمه “نکبت ” را برای توصیف حوادث فاجعهباری که در پی اشغال سرزمینهای اشغالی به همراه داشته، بکار میبرند.
از نظر فلسطینیها این روز یادآور روزهای تلخ یعنی اشغال سرزمینشان و مصادره اراضی و اولین موج آوارگی و اخراج بیش از ۸۰۰هزار فلسطینی از خانه و کاشانهشان است.
تاریخچه اشغال
گرچه رژیم صهیونیستی در ۱۳۲۷ تنها یک روز پس از خروج آخرین سرباز انگلیسی از فلسطین تشکیل شد، اما این اقدام زمینهها و ریشههایی داشت که به گذشتهها و افکار نامقدس باز میگشت. زمینهسازی برای تشکیل این رژیم به نیم قرن قبل از روز اعلام تشکیل این رژیم یا روز نکبت باز میگردد.
پس از برپایی نخستین کنگره صهیونیسم در سال ۱۸۶۵ ش در شهر بال سوئیس و تصویب تشکیل دولت یهود در سرزمین فلسطین، مهاجرت صهیونیستها به این سرزمین تحت حمایت استعمارانگلیس توسط سازمان جهانی صهیونیسم آغاز گردید. چهار سال پس از این تاریخ سازمان جهانی صهیونیسم با هدف تسریع در روند مهاجرت یهودیان، شرکتی تحت عنوان صندوق ملی یهود تشکیل داد تا برای سکنیگزیدن یهودیان مهاجر در فلسطین زمین بخرد. زمینهای خریداری شده توسط این صندوق به عنوان دارایی غیر قابل انتقال مردم یهود محسوب میشد. پس از پایان جنگ جهانی اول، مهاجران یهودی به سمت فلسطین روانه شدند. در این تاریخ آژانس یهود برای هماهنگسازی و تسریع در روند مهاجرت یهودیان تشکیل شد.
با روی کار آمدن هیتلر در آلمان، نازیسم بهانهای شد تا روند مهاجرت یهودیان به فلسطین شدت یابد به گونهای که شمار یهودیان ساکن در فلسطین به بیش از ۶۵۰ هزار نفر در سال ۱۳۲۷ رسید این در حالی بود که تنها ۱۲ درصد از خاک اشغالی فلسطین در تصرف یهودیان بود. از این زمان به بعد باحمایت علنی استعمار انگلیس خشونت برنامهریزی شده صهیونیسم با هدف فراری دادن فلسطینیها و اسکان یهودیان مهاجر آغاز گردید. جنبش عزالدین قسام در این دوران آغاز شد اما توسط انگلیسیها سرکوب شد. در سال ۱۳۲۶ سازمان ملل که تازه توسط طرفهای پیروز جنگ جهانیتشکیل شده بود و کاملا دراختیار آنان قرار داشت قطعنامهای صادر کرد و سرزمین فلسطین را به دو بخش یهودی و فلسطینی تقسیم کرد. بلافاصله پس از صدور قطعنامه ۱۸۱، کشتارهای خونین گروههای ترور صهیونیستی آغاز شد. از سال ۱۳۲۶ تا اردیبهشت ۱۳۲۷ چند کشتار وسیع از جمله بلده الشیخ، سعسع، الجلیل، قطار قاهره، حیفا، دیر یاسین و ناصرالدین توسط گروههای ترور صهیونیستی هاگانا اشترون انجام گرفت که در این قتلعامها هزاران فلسطینی اعم از مرد و زن و پیر و جوان کشته شدند و صدها هزار نفر از ساکنان بیپناه فلسطینی مجبور به رها کردن خانه و کاشانه خود شدند. تنها در کشتار دیریاسین که توسط دو گروه ایرگون و اشترون انجام شد ۲۵۴ تن از افراد غیر نظامی کشته شدند.
. . . و سرانجام در چهاردهم ماه می میلادی انگلستان استعمارگر از حضور خود در فلسطین چشم پوشید و همزمان با خروج کمیسر عالی انگلیس از فلسطین، صهیونیستها به سرکردگی “دیوید بن گوریون ” موجودیت رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی را با نام اسرائیل اعلام کردند و ساعتی بعد از این اقدام آمریکا و شوروی سابق این رژیم را به رسمیت شناختند و آژانس یهود نیز از قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل متحد به عنوان سند شناسایی این رژیم نام برد.
در واقع تنها نمیتوان صهیونیستها را عامل توطئه اشغال و آوارگی ملت فلسطین دانست. بلکه باید این حقیقت را هم در نظر گرفت که اشغال فلسطین نتیجه توطئهای شوم بود که در شهر “بال ” سوئیس شروع شد و طی مراحلی با قیمومیت انگلستان بر فلسطین و صدور اعلامیه شوم بالفور در سال ۱۹۱۷ میلادی (۱۲۹۶ ه. ش) مقدمات حضور صهیونیستها در فلسطین و واگذاری این سرزمین به آنها فراهم شد تا این که سازمان ملل متحد یک سال قبل از وقوع فاجعه دردناک اشغال فلسطین در سال ۱۳۲۷، قطعنامه شمار ۱۸۱ خود را در مورد فلسطین صادر کرد و این کشور را میان یهودیها و عربها تقسیم کرد. ۳۳ کشور از جمله آمریکا و انگلیس و کشورهای اروپایی به این قطعنامه رای مثبت دادند و ۱۳ کشور به آن رای مخالف و ۱۰ کشور هم رای ممتنع دادند.
این زمان بود که توطئه اشغال قلب جهان اسلام توسط مجامع بینالمللی شکل آشکارتری به خود گرفت و قطعنامه ۱۸۱ در سازمان ملل مهر تأییدی بود بر وجود یک توطئه جهانی برای اشغال فلسطین و جدا کردن این منطقه مهم و حیاتی از پیکره کشورهای اسلامی و عربی و واگذاری آن به مهاجران یهودی.
به این ترتیب در آن زمان، سازمان ملل با تصویب این قطعنامه زمینه اشغال فلسطین و آواره شدن میلیونها فلسطینی بیگناه را فراهم کرد و عملا پا به عرصه توطئه شوم واگذاری فلسطین به یهودیان گذاشت.
جالب این که در آن زمان حتی خود صهیونیستها با این قطعنامه مخالفت کردند، علت مخالفت آنها با این قطعنامه به زیادهخواهی صهیونیستها باز میگشت. آنها معتقد بودند که پس از تصویب این قطعنامه تنها صاحب نزدیک به نیمی از مساحت فلسطین میشوند در حالی که به دنبال کل فلسطین بودند تا از آن پلی برای تحقق رویای دیرینه صهیونیسم یعنی تشکیل “اسرائیل بزرگ ” از نیل تا فرات بسازند.
این گونه بود که درست نزدیک به یک سال بعد از این قطعنامه، فلسطین بطور کامل به اشغال صهیونیستها در آمد و فاجعه آوارگی و بیخانمانی ملتی در تاریخ نوین که شعار دمکراسی و آزادیخواهی را سر میدهد، شکل گرفت که مجامع جهانی، سازمان ملل، کشورهای اروپایی و غربی در این جنایت شریک صهیونیستها بودند.
در این میان، سهلانگاری کشورهای عربی و اسلامی بر کسی پوشیده نیست و همه واقفند که اگر سستی و ضعف و چند دستگی کشورهای عربی نبود، ما اکنون شاهد دردناکترین واقعه تاریخ یعنی مسئله فلسطین نبودیم و آوارگی این ملت مظلوم را نظارهگر نبودیم.