کواکبیان : شاید اولین رئیسجمهور سمنانی باشم.
به گزارش اترک به نقل از مشرق:
مصطفی کواکبیان از اصلاحطلبان خوشمشربی است که همیشه سخنانی جذاب و شنیدنی داشته است. در مصاحبه گاهی با هیجان تن صدایش هم بلند میشود و گاهی کنایههایش شنیدنی است. شاید شنیدن فایل مصاحبه بیش از خواندن متن پیش رو جذاب باشد. به هر تقدیر مصاحبه پیش رو حاصل 2 ساعت چانهزنی هفته نامه پنجره با دکتر مصطفی کواکبیان نامزد حزب مردمسالاری در انتخابات ریاستجمهوری است.
مهمترین بخش های این مصاحبه را می خوانید:
- در تهران خیلیها من را متهم کردند که بنده مهره حکومت و اسب تروای نظام هستم! شبکههای خارجی نیز جوّ سنگینی علیه من راه انداختند. یکی از اصلاحطلبان به من گفت که شما خدمتی که دارید به نظام میکنید، از خدمات اصولگرایان نسبت به این نظام بیشتر است. ولی در سمنان عدهای پیامکهایی علیه بنده منتشر کردند که مثلا «رای ندادن به کواکبیان دل امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را شاد میکند!» یا «رای به کواکبیان ادامه راه فتنه 88 است!» که همین پیامکها و تخریبها به اسم ولایت و بصیرت و... سبب شد که من در سمنان رأی نیاورم. همان شب انتخابات که مطمئن شدم رأی نیاوردهام، از سمنان راهی تهران شدم و زندگی عادی خودم را در پیش گرفتم. من هم بعد از انتخابات در اولین نطق خودم خدا را شکر کردم که نماینده نشدم!
-برخی از سایتهای اصلاحطلب اصلا به نقد دولت و جریان اصولگرایی نمیپردازند؛ بلکه همه تلاششان این است که من را تخریب کنند. ولی هیچگاه به دوستانم در روزنامه اجازه ندادهام که جواب این تخریبها را بدهند. بهنظرم ما اهداف مهمتری داریم. بنده بدون تعارف معتقدم که ما باید در انتخابات 92 همه تلاش خود را بهکار بگیریم تا روند مدیریت اجرائی کشور را به دست بگیریم و دولت را تغییر دهیم
-اصلا باید بیایند این شعار «زنده باد بهار» دولت را تحلیل کنند که یعنی چه. در یک راهپیمایی ملی چنین سخنانی را یک رئیسجمهور بیان میکند. اصلا کسی به احمدینژاد بما هو احمدینژاد تریبون نمیدهد! ایشان بهدلیل آنکه رئیسجمهور این نظام هستند دارای تریبون هستند، وگرنه بهجای ایشان من میرفتم سخنرانی میکردم و یقینا از ایشان هم بهتر صحبت میکردم.
-به طرف میگویند هلو، بعد فردا برکنارش میکنند؛ به دیگری میگویند تنها مرد کابینه، ولی برای یک انتصاب ایشان را عزل میکنند! درست است که اختیاردار، رئیسجمهوری است ولی نباید یکتنه و بهصورت سلیقهای امور را اداره کرد.
-در زمینه مذاکره با آمریکا بدون شک تصمیمگیرنده اصلی رهبری است و اخیرا رهبری نیز موضع شفاف و روشنی در این زمینه اتخاذ کردند. اما نکته جالب اینجاست که رهبری بیان کردند که در زمان مقتضی خودم اعلام خواهم که با آمریکا مذاکره خواهیم کرد و این به آن معناست که ایشان برخلاف برخی اصولگرایان که معتقدند تا قیام قیامت و در هیچ شرایطی نمیتوان با آمریکا مذاکره کرد معتقدند که اگر شرایط مطلوب فراهم شود میتوان با آمریکا هم مذاکره کرد. بهنظرم زمان در مذاکره با آمریکا مهم است و رئیسجمهوری در شرایط تحریم و در بدترین شرایط پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا را مطرح کرد.
- تا حدودی قبول دارم که آفت مجلس اصلاحطلبان همان نگاه حزبی افراطی مشارکتیها بود.
-آقای احمدینژاد اصالتا سمنانی و اهل آرادان گرمسار است. اما درواقع ایشان در کودکی راهی تهران شد و مدت زیادی را در سمنان زندگی نکرد و نمیتوان ایشان را واقعا سمنانی دانست. به همین دلیل شاید برای اولینبار است که میخواهیم یک سمنانی را راهی پاستور کنیم!
-در میان اصلاحطلبان سه نگاه مختلف به انتخابات وجود دارد. برخی معتقدند که اساسا نیازی به حضور در انتخابات نیست؛ نه اینکه بنای بر تحریم داشته باشند ولی معتقدند که چون شرایط مهیا نیست در انتخابات شرکت نمیکنیم. دسته دوم معتقدند که در انتخابات شرکت میکنیم ولی نیازی نیست که حتما کاندیدای اختصاصی معرفی کنیم. دسته سوم که بنده و دوستان بنده در جبهه اصلاحطلبان ایران و همچنین شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هستیم، معتقدیم که باید هم در انتخابات شرکت کنیم و هم اینکه کاندیدای منحصربهفرد داشته باشیم.
-همچنان در حال تعلل هستم تا شاید بتوانیم در میان اصلاحطلبان به یک اجماع و گزینه واحد برسیم.
-در ابتدا ما طرحی با عنوان «مناسک» بهمعنای مجمع نخبگان اصلاحطلب سراسر کشور متشکل از 4000 اصلاحطلب در سراسر کشور را مطرح کردیم که در آن درنظر داشتیم مجمع روحانیون وارد میدان شود و با میدانداری مجمع روحانیون، کاندیدای اصلاحطلبان تعیین شود که متأسفانه با عدم ورود مجمع روحانیون، این طرح تقریبا با شکست روبهرو شد؛ زیرا مجمع روحانیون از اساس هنوز نسبت به حضور در انتخابات دچار تردید است.
-ما بهعنوان حزب نمیتوانیم ساکت باشیم. حالا اینها(عبدالله نوری، آقای خاتمی و آقای خوئینیها) به هر دلیلی شاید نخواستند فعال باشند، ما که نباید فعالیتهای خود را تعطیل کنیم. یکی از دوستان میگفت شما برای کروبی و خاتمی و موسوی در انتخاباتهای مختلف ستاد زدهاید و حالا وقت این است که آنها برای شما ستاد بزنند! در سال 84 تنها حزبی بودیم که از آقای کروبی حمایت میکردیم. من آن زمان تحلیلی داشتم که آقای کروبی زمینه رأیش حداقل برای مرحله دوم از آقای رفسنجانی بهتر میشود. خیلی از دوستان تند ما آن زمان واقعا شرایط از ارزیابی دقیقی نداشتند و کار بهجائی رسید که ما بهتدریج شوراها و دولت و مجلس و حتی بخشی از قوه قضائیه را از دست دادیم.
- من در جایی گفتم که احمدینژاد دستپخت خود ماست. اگر ما در آن زمان اتحاد داشتیم، الان دچار چنین وضعیتی نبودیم. من از تعدد اصولگرایان خوشحال نیستم اما خود این تعدد نیز برای ما یک فرصت است.
-باید واقعبین بود. این انقلاب متعلق به مردم است و مردم هم باید حفظش بکنند و در این راهپیمایی 22 بهمن هم چون من خودم بودم دیدم چقدر مردم با شور و حرارت در آن شرکت کردند. متن مردم همینهایی بودند که آمدند راهپیمایی، البته نمیخواهم بگویم که هیچ اشکالی الان وجود ندارد لذا من پیشبینیام این است که بین 60 تا 70 درصد در این انتخابات شرکت خواهند کرد و ما باید از این فرصت بهنحو احسنی استفاده کنیم.
-از آیتالله هاشمی نیز توقع داریم در حد یک پدر معنوی ظاهر شود. البته ایشان نیز اعلام کرده است که با توجه به کهولت سن و مشکلات دیگر کاندیدا نخواهد شد. طرح وحدت ملی نیز که ایشان مطرح کرده است یک طرح دلسوزانه است ولی عملیاتی نخواهد شد. این طرح در نظر دارد رأی اصلاحطلبان و اصولگرایان را تجمیع کند ولی این شدنی نیست. هیچگاه همه اصولگرایان بر نامزد مورد تأیید ما اجماع نخواهند کرد و اتفاقا مخالفتها با چنین کاندیدایی جدیتر میشود؛ به همین دلیل بعید میدانم کسی پیدا شود که بتواند چنین نقشی را برای دولت وحدت ملی اجرائی کند. البته اینکه برخی میگویند ما کسی غیر از ایشان را نداریم، به ما و دیگر احزاب توهین کردهاند! یعنی اینکه ما آنقدر نیرو کم داریم که باز هم مجبوریم بهسراغ رؤسای جمهوری قبلی نظیر آقای خاتمی و آقای هاشمی برویم. بنده هم اعتقادی به حضور ایشان ندارم.
- برخی به بنده گفتند که در مراسم تحلیف ریاستجمهوری شرکت نکن ولی بنده گفتم که رهبری در خطبههای نمازجمعه تکلیف را مشخص کردهاند. ما باید اصلاحطلبان را از براندازان تفکیک میکردیم.