golestan

استان گلستان حیاط خلوت جریان اصلاح طلبي به شمار مي رود

 استان گلستان بر اساس طرح مجلس شورای اسلامی و پیگیریهای نمایندگان وقت استان ، در سال 75 تبديل به استان شد و در همان سال شهر گرگان به عنوان مركز استان انتخاب شد . نزديك به 17 سال است كه از اين قضيه مي گذرد و هنوز اهداف اين طرح محقق نشده است ، چرا كه اصل قضيه جدا شدن از استان مازندران این بود كه بودجه متمركز به استان گلستان برسد و در همين استان براي پيشرفت استان برنامه ريزي شود .

همزمان با استان شدن گلستان دولت اصلاحات هم روي كار آمد و با توجه به اينكه استان گلستان حیاط خلوت جریان اصلاح طلبي به شمار مي رود مي بايستي در عمل هم ، نگاه مسئولين اصلاح طلب حكومت به استان گلستان "توسعه محور" و مثل" یک دوست خوب و یاور همیشگی " باشد .

اما اين خواسته هم محقق نشد ، چرا كه دولت هفتم با شعار توسعه سياسي به ميدان آمد و با تمرکز بیش از حد روی این مقوله از وضعيت معيشتي ، مسكن و بيكاري مردم غافل شد ، چرا كه تز اين جریان اين بود كه توسعه سياسي مقدم بر توسعه اقتصادي و ساير مقوله هاست .

اما شايد مثبت ترين رويكرد دولت اصلاحات براي استان گلستان ، انتخاب استانداران بومي چون ابراهيم دراز گيسو ، هاشم مهيمني و علي اصغر احمدي بود كه حداقل مي توان در گفتار مردم گلستان به دليل بومی بودن اين سه نفر ، رضايتي را سراغ گرفت اما در عمل وضعيت مردم فرقي نكرد و مشكلات مردم همچنان پابرجا ماند .

طي اين سالها به دليل همگرايي جريانات خاص سياسي در استان و حمايت بي چون و چراي مسئولين ارشد استان ، نمايندگان وقت مجلس و شوراي شهر گرگان با مقوله اصلاحات ، انتظار مي رفت مردم گلستان شاهد روند رو به رشد توسعه استان باشند ولي از اين فرصت به درستي استفاده نشد و این افراد با طرح بهانه هايي چون "عده اي نمي گذارند" ضعف خود را مخفی كردند .

سوال اينجاست چه كسي نخواست و نگذاشت كه گلستان پيشرفت كند ؟ تمام مسئولين استاني از صدر تا ذيل در اختيار آنها بود . نشريات محلی گوناگوني چون گلستان سلام ، گلستان ايران ، سليم ، گلشن مهر ، ستاره گلستان و ... قارچ گونه رشد كردند و كلاس هاي مختلفي با محوريت كانون هاي گفتمان جوان با رویکرد تسامح و تساهل شكل گرفت . همه اينها در شرايطي اتفاق افتاد كه رقيب اصلاح طلبان در استان ، نه نشريه اي داشت و نه تریبونی که صدايشان را به گوش مردم برساند و نه ساختار منسجمی که بخواهد فعالیت سیاسی بکند .

در سال 84 استان گلستان به دليل اينكه يكي از پايگاههاي مهم اصلاح طلبان به شمار مي رفت راي شكننده اي به احمدي نژاد داد و افرادي چون معين و كروبي در گلستان ، راي بالايي آوردند اما دولت احمدي نژاد با روي كارآمدنش دو وزير گلستاني چون منوچهر متكي و محمد عباسي را به تركيب هيئت دولت اضافه كرد و نشان داد كه سياست در خدمت صادقانه ، دخالتي ندارد .

در دولت احمدي ن‍ژاد يكي از كارهاي خوبي كه صورت گرفت ، لغو طرح " ممنوعيت صنعتي بودن استان گلستان" بود كه بعد از آن شهرك هاي صنعتي با سرعت زياد رشد كرد و توانست حداقل از لحاظ ظاهري استان را صنعتي كند . در زمينه مسكن مهر و سهام عدالت هم كارهايي انجام شد ولي كافي نبود .

گرگان به لحاظ اينكه تابلوي استان گلستان است و تمام شاخص هاي پيشرفت و توسعه استان با گرگان سنجيده مي شود مي تواند ملاك مناسبي باشد براي اينكه بفهميم گرگان در اين 17 سال پيشرفتي داشته است يا خير ؟

با توجه به مسائلي كه در بالا گفته شد مي توان نتيجه گرفت كه گرگان ؛ به عنوان مرکز یک استان با ظرفیت های بالا ، در امور زیربنایی ، گردشگری و توسعه شهری رشد مناسبی نداشته و حتي در زمينه ظاهري هم در اين 17 سال نتوانسته چهره زيبايي به خود بگيرد و زيرساختهاي يك شهر مدرن و خوب را پیدا كند .

هنوز در گرگان خيابانها و پياده روهايي كه مناسب با يك مركز استان باشند را نداريم و هنوز بيماراني داريم كه براي مداواي خود با مشكلات عديده اي مواجه هستند . از لحاظ آمار بيكاري و میزان جرم و جنايات هم وضع مان خوب نیست و در زمينه مسائل فرهنگی ، حجاب و روابط اجتماعي نيز اخبار خوبي نمي شنويم . ورزش استان و گرگان هم در کما به سر می برد و از روزهای پر طراوت بسکتبال و والیبال خبری نیست و فقط تنور سیاست در این شهر داغ است .

به هر حال ، در اين مجال به دنبال مقصر نيستيم و این نوشته فقط مروري اجمالی بود بر تاريخ گذشته استان و عملکرد دو دولت اصلاحات و اصولگرا و اينكه هر جریانی متناسب با رويكردهاي خود ، خواست تا براي توسعه و پیشرفت استان كاري كند .

همه دغدغه نگارنده این است ، با توجه به اینکه برنامه ها و بودجه هاي قابل قبولي در مقاطع مختلف به استان سرازیر شد ، اما چرا هنوز استان ما نتوانسته چهره مطلوبي به خود بگيرد و این عقب ماندگی نياز به شناخت مسائلی ريشه اي و یافتن راهکارهایی مناسب و عملی برای توسعه و پیشرفت استان دارد که در مجال بعدي به آن خواهیم پرداخت .

با این حال همیشه این سوال در ذهن ها باقی است که ، آیا " گلستان ما " گلستان می شود ؟

فرامرز گلستانی