shaidaghala

بنیاد شهید حتی خبری هم از ما نمی گیرد.

به گزارش اترک به نقل از اسپیدژ:مقام معظم رهبری در خصوص بنیاد شهید فرمودند : مسئولان محترم این بنیاد (بنیاد شهید) پر افتخار لازم است در جستجوی شیوه‌های نوینی باشند که در عین پاسخگویی به نیازهای مادی که خانواده‌های خون داده و جان نثار، بیشترین بها را به ارزش معنوی پیام شهید ببخشند و آنرا بیش از همه جا در خانوادة او و آنگاه در محیط زندگی و میان همة آنان که او را می‌شناسند زنده کنند.

«کتاب: عطر شهادت/بیانات مقام معظم رهبری درخصوص بنیاد شهید» «گردآورنده: اداره کل دفتر ریاست و روابط عمومی بنیاد شهید انقلاب اسلامی»

شهدا ، کسانی بودند که برای حفظ اسلام و ناموس و آرمان های انقلاب به پیام رهبر خود لبیک گفته به افتخار به جبهه های حق علیه باطل رفتند و جان خود را در این راه نثار کردند. در این راه خانواده های آنها نقش بسیار مهمی داشته اند. برخی از خانواده ها چند فرزند خود را تقدیم انقلاب نمودند. آیا تا به حال از خود سوال کرده ایم که وظیفه ما در مقابل این خانواده ها چیست؟

امام خمینی (ره) در این خصوص فرمودند : شهدا شمع محفل بشریت بوده و خانواده‌های بزرگوار آنها نیز چشم و چراغ ملت هستند.

shaihidmadany

یکی از نهاد ها که این مسئولیت خطیر به آن واگذار شده است بنیاد شهید و امور ایثارگران است. متاسفانه این بنیاد در شهرستان آق قلا هیچ دفتر نمایندگی نداشته و خانواده های شهدا و ایثار گران برای امورات خود ناگزیر به پیمودن فاصله بین آق قلا تا گرگان را دارند.

حاجی گلدی کر ، فرماندار شهرستان آق قلا چندی پیش در مصاحبه ای ، نارضایتی بیش از 400 نفر از نبود دفتر نمایندگی در این شهرستان و همچنین وضع نابسامان گلزار شهدای آق قلا را اعلام کرد ، اما علی رغم پیگیری های بسیار زیاد تاکنون نتیجه ای نداشته است.

به سراغ پدر شهید مرادگلدی مدنی که مسئول گلزار شهدای شهر آق قلا است رفتیم تا اوضاع را جویا شویم.

با پیرمرد مهربانی که جوان خود را در راه این مرز و بوم فدا کرده ، هم صحبت شدیم. حرف هایی داشت که انسان با شنیدن آن ها ناخودآگاه به فکر فرو می رود.

درباره فرزند خود گفت : در سال 1363 در کوشک بر اثر اصابت ترکش به سینه اش به درجه رفیع شهادت رسید.

از چشمانش اندک خوشحالی مشاهده شد.

چند لحظه بعد خودش دلیل این خوشحالی را به زبان آورد و گفت : که دلیل خوشحالیم این است که می توان حرف هایم را به گوش مسئولین برسانم.
او در خصوص کاستی های زیاد بنیاد شهید در شهر آق قلا گفت : با این که فرزندم به سن بازنشستگی رسیده است ، بنیاد شهید حتی یک ریال هم به ما نمی دهد. نتیجه کلی کاغذ بازی اداری این شد که به من می گویند چون شما کارمند هستید ، به شما تعلق نمی گیرد!!! من دفتر داری هستم که 400 الی 500 هزار تومان در ماه حقوق می گیریم. آیا با این حقوق می توان چرخ زندگی 4 خانوار را چرخاند؟

پدر شهید با ناراحتی بسیار زیادی ادامه داد : آنها حتی خبری هم از ما نمی گیرد. اگر هم کاری با آنها داشته باشیم باید کلی هزینه کنیم تا به گرگان برویم ، چون بنیاد شهید در شهرستان آق قلا دفتر نمایندگی ندارد.

پدر شهید مشغول درد دل با ما بود که نیم نگاهی به مادر شهید انداختیم، عکس فرزندش را در دست داشت ، از چهره اش مشخص بود که دلش خیلی شکسته است و با سکوتش تمامی حرف های همسر خود را تایید می کرد.
از او پرسیدیم آیا ارگان های شهرستانی خبری از شما می گیرند؟

لحظه ای درنگ کرد و گفت : از فرمانداری ، بخشداری ، سپاه ، آموزش و پرورش و ... که حداقل خبری از ما می گیرند تشکر می کنم آن ها مرهمی بر زخم دل ما هستند ،از او پرسیدیم آیا بنیاد شهید است خبر شما را می گیرد ؟

با پاسخی قابل تامل روبه رو شدیم. او با حالتی وصف ناپذیر گفت : ابدا ، ابدا ، ابدا ، اصلا خبر ما را نمی گیرند و به جز اینکه بر ناراحتی ما بیفزایند ، کار دیگری انجام نمی دهند.

وی در ادامه گفت : از مسئولین شهر آق قلا انتظار دارم به فکر تاسیس دفتر نمایندگی بنیاد شهیددر این شهرستان باشند.

او از وضعیت بسیار نامناسب گلزار شهدا نیز گله های بسیار داشت که این مشکل بر همگان واضح است.
پدر شهید مرادگلدی مدنی حرف های بسیاری زد و حرف های بسیار دیگری نیز در دل داشت ، در آخر هم از ته قلب شکسته اش آرزوی سلامتی برای مقام معظم رهبری و همه کسانی که خالصانه به این نظام خدمت می کنند ، داشت .

از او خداحافظی کردیم و به بیرون از خانه وی آمدیم.نا خودآگاه به فکر صحبت های حاجی گلدی کر افتادم که گفته بود : "عدم وجود دفتر نمایندگی بنیاد شهید و امور ایثارگران ، نارضایتی حدود 400 نفر ازخانواده های شهدا ، آزادگان ، جانبازان و ایثارگران را در این شهرستان به وجود آورده است."

با این وجود از این دست پدر و مادر های شهدا که با این مشکلات روبرو هستند در شهرستان آق قلا کم نمی باشد.
اترک :‌ای کاش مسئولین می دانستند که چگونه امروز به این راحتی بر این صندلیها تکیه می زنند!
راستی مزار شهدای مراوه تپه نیز در حال تخریب است و هنوز فکری برای مزار آنها نشده است!