roshdymalun

بیست و پنجم بهمن‏، سالروز صدور حکم تاریخى امام خمینى (ره)مبنى بر ارتداد سلمان رشدى، نویسنده کتاب آیات شیطانى و لزوم اعدام وى مى‏باشد.

به گزارش اترک :‌بیست و پنجم بهمن‏1367، سالروز صدور حکم تاریخى امام خمینى مبنى بر ارتداد سلمان رشدى، نویسنده کتاب آیات شیطانى و لزوم اعدام وى مى‏باشد؛ حکمى که دنیاى استکبار را به لرزه درآورد و دشمنان اسلام را در آغاز راه شیطانى خود در توهین به مقدسات مسلمانان، ناکام گذارد و قدرت و عظمت اسلام را به رخ آنان کشید.

پس از این حکم تاریخى، دشمنان اسلام که در دستیابى به اهداف شوم خویش ناکام ماندند، به‏منظور بى‏اثرنمودن آن، حمایت گسترده و همه‏ جانبه‏ اى را از سلمان رشدى به ‏عمل آوردند. پس از رحلت امام نیز رسانه ‏هاى غربى تلاش زیادى براى خدشه‏ دارنمودن این حکم نمودند؛ اما هر بار مقام معظم رهبرى با قاطعیت و صلابت، بر لزوم اجراى حکم امام تأکید کردند.

حمایت همه‏ جانبه استکبار جهانى از سلمان رشدى، به‏ گونه‏ اى که در یک اقدام هماهنگ، چهارده کشور اروپایى پس از صدور حکم امام، یک‏باره سفراى خود را از ایران خارج کردند و به ‏دنبال آن اعطاى لقب شوالیه از سوى ملکه انگلستان به وى، به ‏خوبى پشت پرده کتاب آیات شیطانى و عمق ماجرا را آشکار ساخت و نشان داد که سلمان رشدى نه به‏ عنوان یک فرد، بلکه حلقه‏ اى از زنجیره جریان اسلام‏ ستیزى غرب محسوب مى‏ شود و این آغاز راهى است که دشمنان اسلام براى ضربه‏زدن به اسلام و کاستن از نفوذ آن، به کار گرفته بودند؛ اما ایستادگى امام و نظام جمهورى اسلامى در اجراى این حکم، موجب شد تا حیثیت و اعتبار آنان شکسته شود و سیلى محکمى از اسلام بخورند.

امام راحل با تیزبینى و هوشمندى خویش درباره عقبه ماجراى سلمان رشدى چنین فرمودند: «ما کینه دنیاى غرب را با جهان اسلام و فقاهت، از همین نکته‏ها به‏دست مى ‏آوریم. قضیه آنان، قضیه دفاع از یک فرد نیست؛ قضیه حمایت از جریان ضد اسلامى و ضد ارزشى است که بنگاه‏ هاى صهیونیستى و انگلیس و آمریکا به راه انداخته ‏اند و با حماقت و عجله، خود را روبه‏روى همه جهان اسلام قرار داده‏اند؛ البته باید ببینیم که بعضى دولت‏ها و حکومت‏هاى اسلامى، چگونه با این فاجعه بزرگ برخورد مى‏کنند.

این‏که دیگر مسأله عرب و عجم و فارس و ایران نیست؛ بلکه اهانت به مقدسات مسلمانان از صدر اسلام تا کنون و از امروز تا همیشه تاریخ است و نتیجه نفوذ بیگانگان در فرهنگ مکتب اسلام است که اگر غفلت کنیم، این اول ماجراست و استعمار از این مارهاى خطرناک و قلم به دستان اجیرشده، در آستین، فراوان دارد.»/تسنیم