afgan

الهی! سینه‌ای دارم از تیر گرانی چاک چاک و از غم بی پولی دردناک.

 الهی! سینه‌ای دارم از تیر گرانی چاک چاک و از غم بی پولی دردناک. دستانم تهی، سفره ام خالی از غذاهای عیونی.

کریما! هزینه های زندگی گزاف و زیاد، آنچه داشتم رفته بر باد. در خانه‌ام نیست هیچ چهره‌ای خندان و شاد!

خدایا! تنها به تو امید دارم که در بوستان زندگی‌ چو خارم و از هرچه که نامش تحفه و شیرینی و هدیه و رشوت است، بیزارم!

الهی! مارا همه شب نمی‌برد خواب، حالی دارم خراب، پا درد، دست درد، قلوه‌درد! در سر صدای دونگ، دانگ، دنگ، از پی یافتن دارو دو پایم لنگ، شاید هنوز تمام نشده جنگ!

کریما! هزینه درمان بالا، به درگاه طبیبان پول زجان اولی، پشت مسکینان خم، تختهای شفاخانه ها کم، پتو‌های شان پر نم و داروها بدتر از سم!

خدایا! اوضاع کشور بسی خراب، رفتن به اروپا بود سراب، خریدن یک خانه نقش بر آب، آه از این کرایه های بی حساب!

الهی ! از پولیسان چه بگویم که تا رنگ صد افغانی را نبینند، پرده آز از مقابل دیدگانشان نیفتد تا غمت را ببیند، الهی از ظلمشان در مانده ام، تو چاره ای فرما که من در کنار سرک مانده ام!

کریما! طالبان شده اند برادران کرزی، آمریکایی ها شده اند کاکاهای کرزی، انگلیسی ها مامایش. رحمی به دلش انداز و ملت را هم بکن جز اقوامش.

خدایا! اعلام پرداخت معاش دیر دیر، دلهای جوانان پیر، آب کرده اند قاطی شیر! شکم «مرفهین بی درد» سیر، شکم من «آسیب پذیر» نالد چو آژیر، الهی! من راضی ام به همان نان بخور و نمیر!

منبع : سایت اطلاع رسانی افغانستان