واقعه 20 بهمن 1357، آخرین تلاشهای رژیم ستم شاهی برای بقا بود.
به گزارش راه اترک، در تاریخ 20 بهمن 1357 ، حکومت جبار پهلوی که حمایت از قانون اساسی را توسط اوباش و اراذل سازمان داده بود، با یورش وحشیانه از چهار جهت شهر گنبد را مورد حمله قرار داده و به قتل و غارت و ضرب و جرح افراد بیگناه و بی دفاع پرداخت.
نیروها و اراذل و اوباش جمع شده در واقعه 20 بهمن گنبد از شهرها و روستاهای کل منطقه ترکمن صحرا بودند.
حدود 46 خودرو از اوباش حمله کننده در گنبد از شهر و روستاهای اطراف کلاله به حمایت از رژیم ستم شاهی به گنبد می روند.
این عده بعد از غارت و کشتاری که با حمایت نیروهای انتظامی و پلیس گنبد صورت می دهند به کلاله آمده و در شهر کلاله نیز اقدام به تخرب و از بین بردن اموال مردم، به خصوص نیروهای انقلابی می کنند.
در زیر شرح حادثه ی 20 بهمن در کلاله را در گفتگو با برخی از شاهدان عینی این حادثه می آوریم.
حاج علی اکبر عودی، پدر شهید محبت علی عودی در این خصوص می گوید: برای مراسم ختم یکی از بستگان جمع شده بودیم و می خواستیم به مراسم برویم که متوجه شدیم از سمت کارخانه آرد کلاله چندین خودرو با چراغهای روشن به سمت کلاله می آیند.
وی ادامه می دهد: افرادی که سوار این خودروها بودند به همراه خودشان وسائل مختلفی از قبیل چوب و چماق و ... داشتند.
علی اکبر عودی می گوید: حوالی ظهر بود که آنها به کلاله رسیدند و با حمایت نیروهای ژاندارمی کلاله به تخریب اموال مردم پرداختند.
حاج آقای عودی از هوشیاری به موقع حاج آقا بیضایی، مرحوم حاج آقا ساداتی، مرحوم حاج قدیر گوکلانی و ... برای جمع کردن این قائله در کلاله به خوبی یاد می کند.
سید موسوی از انقلابیها و حزب اللهی های کلاله در این خصوص می گوید: برای این برنامه در شهر چند نفر مانور می دادند و مردم را برای رفتن به سمت گنبد تشویق می کردند.
سید موسوی ادامه می دهد: من یک ماشین وانت داشتم ، صبح تحرکات خاصی را در کلاله دیدم و با ماشینم به سمت دو راهی کلاله رفتم. توی دوراهی به بهانه ی اینکه ماشین خراب شده وایستادم و خود را مشغول تعمیر نشان دادم
یادم است که ماشینهایی که به سمت گنبد می رفتند همه چراغهای خودشان را روشن کرده بودند و برخی با اسلحه و برخی هم وسائلی مثل دره(وسیله ای برنده که در محل به این نام خوانده می شود) با خود همراه داشتند.
حدود 46 ماشین از سراسر کلاله جمع شده بودند و از دوراهی به سمت گنبد می رفتند.
سید می گوید: من داشتم همین طور که خودم را مشغول نشان می دادم تعداد ماشینها را هم می شمردم که یکهو یک خودروی بنز کنارم نگه داشت. یکهو دیدم یکی از سران این حرکت که طرفدار شاه مخلوع هم بود و می شناختمش به سمتم آمد و گفت: آقا سید شما هم دارید می آیید به سمت گنبد و اگر این طور است و کمک می خواهید تا کمکتان کنم و من گفتم: نه خودم درست می کنم و بعد می آیم.
حاج آقا رضایی از بزرگان شهر هم در همین خصوص می گوید: ماشینهایی که به سمت گنبد رفته بودند بعد از کارهایی که در گنبد کرده بودند به سمت کلاله برگشتند و در داخل شهر اقدام به خرابکاری و شکستن درب مغازه ها و تخریب اموال مردم می کردند.
وی ادامه می دهد: من برای نماز به خانه رفته بودم و به هنگام بازگشت به سمت مغازه وقتی به وسطهای خیابان امام خمینی رحمه الله علیه (پهلوی سابق) رسیدیم، یکی از همسایگان را دیدم که من را از رفتن به سمت مغازه منع کرد و به من گفت: نرو نمی خواهد بروی ، ولی من گفتم می خواهم به مغازه ام بروم و وقتی رسیدم متوجه شدم که مغازه را تخریب کرده اند و داخل مغازه پر از سنگ شده بود.
حاج آقای رضایی می گوید: خدا پدر آقای قربانی(از ترکمنهای ساکن کلاله و صاحب اصلی مغازه حاج آقا رضایی) را بیامرزد که نگذاشته بود مغازه و اجناس داخل آن را آتش بزنند.
حاج آقا امامی از قدیمیهای عکاسی در کلاله هم می گوید: یادم است که رفته بودند و موقع برگشت برخی از این گروه که پاسگاه هم از آنها حمایت می کرد با دره (وسیله ای برنده که دارای دسته ای چوبی است) به درب مغازه ها می زدند و دربهای کرکره ای حلبی مغازه های انقلابیون را که می شناختند، با این وسیله تخریب می کردند.
وی ادامه می دهد، اگر حضور برخی از شخصیتهای بزرگ منطقه مثل حضور بسیار موثر حاج آقا سید علی ساداتی رحمه الله علیه و حاج قدیر گوکلانی خدا بیامرز نبود، شاید تخریبها خیلی زیاد تر می شد.
حاج آقای امامی می گوید : برخی از این تخریب گران به سمت فرودگاه روانه شدند که حاج قدیر گوکلانی و جمعی از بزرگان جلوی آنها را گرفتند.
در هر صورت وقتی در خصوص واقعه 20 بهمن 1357 با بیشتر بزرگان شهر کلاله که هم صحبت شدیم ، آنها از تجمع طرفداران شاه در گنبد در روز 20 بهمن و حوادث کلاله به عنوان، آخرین تقلاهای رژیم مخلوع شاه در منطقه یاد می کنند، برنامه ای که شاید از آخرین برنامه های طرفداران شاه مخلوع بود و از چند روز پیش برای آن برنامه ریزی شده بود ولی نتیجه آن تنها نزدیک تر شدن روز پیروزی بود.
انتهای پیام/جامی
لازم به ذکر است که این گفتگو در بهمن سال 1398 انجام شده و به هنگام باز نشر این خبر در سال 1399، برخی از شاهدان این رویداد، از دنیا رفته اند مانند : حاج آقای رضایی
نکته بعد اینکه در گفتگوی ما با شاهدان این اتفاق، همه متفق القول بر روی دادن آن در قبل از پیروزی انقلاب بودند ولی برخی در این که این اتفاق روز 20 بهمن بوده یا نه کمی تردید داشتند.