روحانی و دولتمردانش که در سایه حمایت معلمان به پاستور راه یافتند بهسرعت گفتمان حق بودن خواستههای معلمان را فراموش کردند و سهم خود را در ایجاد شرایط نامطلوب به وجود آمده برای آموزش و پرورش نادیده میگیرند.
به گزارش راه اترک به نقل از سایت معلم ایرانی، هرچند پرداختن به مشکلات نظام آموزش و پرورش و از همه مهمتر مشکلات اقتصادی معلمان و جایگاه متزلزل اجتماعی آنان جای بحث فراوان دارد و بسیاری از منتقدان و فعالان حوزه آموزش به آن پرداخته اند، اما در شرایط خاص کنونی این روزهای کشور به علل مختلفی از جمله افزایش آگاهی عمومی و حضور موثرتر فعالان عرصه رسانهای حوزه آموزش و پرورش و تاثیر روزافزون شبکههای اجتماعی بر دیدگاه اکثریت معلمان، مستلزم دقت و توجه فراوانی به معلمان و دغدغههای آنان را میطلبد که متاسفانه در گفتار و کردار مردانسیاسی کشور جایی ندارد.
از همه مهمتر اینکه دغدغهها و مسائل فرهنگیان بهعنوان بزرگترین سرمایه ملی کشور نادیده گرفته شده و فقط در کوران رقابتهای انتخاباتی آن هم برای مدت کوتاهی نیازها و مشکلات آنان در صدر بحثهای حزبی و جناحی قرار میگیرد و به هنگام تصمیم گیریهای خرد و کلان در بر پاشنه قبلی خود میچرخد و آنان به حاشیه رانده میشوند تا شاید در میدانی دیگر بتوان بر خواستههای آنان پای نهاد و از نردبان قدرت بالا رفت.
بدیهیست عدم توجه به مشکلات عدیده حوزه آموزش خصوصاً مشکلات معیشتی معلمان میتواند در دراز مدت خطرات بیشماری را متوجه نظام آموزش و به تبع آن کشور نماید.
این مساله از آن روی مهم است که رویکرد نادرست دولتمردان و سیاستگذاران کلان در خصوص معلمان که از قضا جمعیت قابل توجهی را به خود اختصاص دادهاند میتواند بر نگاه معلمان به مقوله انتخابات و آینده سیاسی گروهها و جناحهای مختلف تاثیر گذار باشد و مشکل جدیتر زمانی رخ خواهد داد که ناامیدی از اصلاح امور و روزمرگی بر معلمان و به تبع آن بر نظام آموزشی مستولی شده و فرصت پیشرفت، خلاقیت و امکان رشد را از نسل جوان و آیندهسازان این مرزوبوم خواهد گرفت.
اگرچه درباره عملکرد دولت روحانی در بعضی از حوزهها سیاه نمایی شده است و رقبای دولت در تلاش برای فتح پاستور به بزرگنمایی بعضی از مشکلات روی آورده اند، اما باید پذیرفت که حدنصاب عملکردی دولت وی نسبت به فرهنگیان متوسط است.
این روزها انتقاد فرهنگیان از روحانی و مردان تصمیمسازش شدیدتر شده است.
به اعتقاد فرهنگیان اگرچه تغییر وزیر آموزش و پرورش یک ضرورت بود، اما مهمتر تغییر نگرش دولت نسبت به فرهنگیان و مشکلات ساختاری آموزش و پرورش است.
برای برون رفت از مشکلات کنونی آموزش و پرورش باید نگاه هزینهای سیاستگذاران کلان و خصوصاً دولتمردان به مقوله آموزش و پرورش تغییر کند. بیشک بدون تغییر نگرش به سیستم آموزش و پرورش نمیتوان انتظار تغییرات بنیادی و ساختاری در این حوزه داشت.
آنان معتقدند اگر دولت به جای برکناری وزیر، انرژی خود را صرف اصلاح ساختار ناکارآمد نظام آموزش و پرورش میکرد، آنگاه وضعیت تغییر مییافت. بسیاری از فرهنگیان از عدم توجه و اهتمام دولت به مشکلاتشان آزده خاطراند چراکه در باور آنان آموزش و پرورش بعنوان زیربناییترین نهاد توسعهای کشور به صورت یک اولویت و ضرورت جدی از سوی دولت در نظر گرفته نمی شود.
روحانی در ماههای پایانی ریاستجمهوری قرار دارد و با اینکه برای دور آینده نیازمند رای فرهنگیان است بهبخش زیادی از وعدههای خود عمل نکرده است.
با توجه به عملکرد ضعیف دولت در قبال فرهنگیان و مشکلاتشان به وضوح میتوان فهمید که افکار عمومی معلمان همراه دولت اعتدال نیست.
شوربختانه روحانی و دولتمردانش که در سایه حمایت معلمان به پاستور راه یافتند بهسرعت گفتمان حق بودن خواستههای معلمان را فراموش کردند و سهم خود را در ایجاد شرایط نامطلوب به وجود آمده برای آموزش و پرورش نادیده میگیرند.
اما آنچه در این شرایط برای دولت روحانی حیاتیست یادآوری این موضوع است که « بزرگترین پشتوانه اجتماعی خود را مرهون حضور پررنگ و تاثیرگذار معلمان در انتخابات ۹۲ میباشد»و میتواند این حضور تکرار شود اگردولتمردان اعتدال از استفاده ابزاری از سرمایه ملی و انسانی معلمان در عمل پرهیز نمایند و مطالبات آنان را دست مایه وعدههای انتخاباتی قرار ندهند.
نخبگان جریان اعتدال و مردان تصمیمساز روحانی باید دلایل شکستهای رقیبان خود در انتخاباتهای اخیر را به جد سر لوحه تصمیمات آتی خود قرار دهند و با تجربه گرفتن از انتخابات ۹۲ و واکاوی دلیل واقعی پیروزی خود، با توجه به اقتضائات سیاسی و اجتماعی جامعه بزرگ معلمان نسبت به بازنگری در گفتمان و استراتژیهای خود اقدام نمایند و تصمیم منطقی و عاقلانه را جایگزین زدوبندهای سیاسی و مصلحتاندیشی نمایند چراکه در انتخابات آتی ریاستجمهوری، نیاز به حمایت جامعه کثیر فرهنگیان دارند و با شرایط فعلی کمی دور از ذهن است که دست حمایتی در این جمع دیده شود.
برای قضاوت درست باید منتظر ماند و دید؛ با توجه به کارنامه ضعیف و غیر قابل قبول وزیر آموزش و پرورش، کمتوجهی دولت اعتدال به فرهنگیان و مشکلات شان و عدم تحقق مطالبات آنان، آیا بار دیگر فرهنگیان این قشر فرهیخته و آگاه به روحانی اعتماد خواهند کرد و با حمایت خود سکان هدایت دولت دوازدهم را به وی خواهند سپرد؟