انتشار این گفتگوها بعد از عدم پاسخگویی رئیس شورای شهر به خبرنگار الکامیز و توهین های این سایت به راه اترک به خاطر ساختار صحبتهای رئیس شورای شهر صورت گرفته است.
به گزارش راه اترک، قسمت اول اولین مصاحبه راه اترک با محمد جعفر استوان را بدون حذف مطالب به خاطر اصرار خود آقای استوان و گلایه ایشان در سایت الکامیز مبنی بر عدم انتشار مطالب توسط راه اترک، منتشر می کنیم.
البته سانسور صورت گرفته صحبتهای آقای استوان طبق گفته خود آقای استوان بوده و وی تاکید کرده بود که این مطالب فقط برای اطلاع است نه برای انتشار.
ولی بعد از گفتگوی آقای استوان با الکامیز ، آقای استوان مدعی شد که راه اترک صحبتهای او را گزینشی منتشر کرده است.
در زیر ، قسمت اول ، اولین مصاحبه راه اترک با محمد جعفر استوان در خصوص ماجرای شهردار کلاله را می آوریم.
آقای استوان حالتان خوبه ؟
استوان: قربانت
راه اترک، جامی هستم ، خبرنگار راه اترک.
استوان: جانم بفرمایید.
راه اترک : در خصوص حواشی روی داده در شهرداری کلاله، خوب شما مستحضرید بین مردم هم خیلی صحبتها انجام شده !درسته؟
استوان : درسته !درسته!
راه اترک: برای اینکه بتوانیم یک خبر درستی را منتشر کنیم و از حاشیه ها دوری بگزنیم، گفتیم با شما تماس بگیریم، وضعیت شهردار الان به چه وضعیتی ؟
استوان: بله-
راه اترک: خیلی شایعه ها و خیلی صحبتها داره پشت سر (شهردار و شورای شهر) انجام می شه، و این برای شهر و شورای شهر هم خوب نیست-(استوان:بله-)به خصوص اینکه در آستانه انتخابات هم هستیم.(استوان: بله) اگر قضیه صحت داره خوب فکر می کنم طرح سوال واجب است از شهردار (استوان: بله)، قرار است انجام بشود یا نشود؟ اگر قضیه دروغ است یا حاشیه، خوب با توجه به اینکه انها می کویند: مستند داریم اونهم یک اظهار نظر بفرمایید؟ اگر قرار است استیضاحی هم انجام بشه ، خبرنگاران هم دوست دارند در استیضاح باشند و شکل استیضاح هم رسمی اعلام بشود.
استوان: خوب حالا ببینید، جهت اطلاع و مزید بر اطلاع این کار در روزی که آقای شهردار نیست انجام و اتفاق بیفته!
و من این مسائل را دقیقا با شهردار رفتم مورد به مورد که دوستان گفتند ، از شهردار سوال کردم، ایشان تکذیب کردند و گفتند: همه اینها برای من صحنه سازی شده ، مثلا موردش، خاک قرمز ، خاک قرمز می خواهم چکار کنم.کنار جنگل ، بهترین خاک است، خاک قرمز بدرد من نمی خورد.مثلا می گم، همه برای بدنام کردن منه.
استوان به نقل از شهردار ادامه داد: بلوک ، هایی است، من بلوک خریدم، فاکتورش را هم دارم. از فلان جا هم خریدم یا در موارد دیگر هم یکی به یکی کلا توضیح داد.
دوستان می گویند: آقای مرتضویان و آقای دلدار شیخی با هم رفتند.
من با آقای مرتضویان هم گفتم: ببینید آقای مرتضویان ، بلاخره آقای مرتضویان،
آبروی یک فرد در میان است، خوب نیست ، آبروی یک شخص ، یک قومیت ، فی الواقع، باید واقعیت را باید قبول کرد، ما با قومیت آمدیم. واقعیت بگیم!
شما اگر می خواستید بروید ، به من رئیس شورا را هم خبر می کردید!لااقل در جایی می گفتم من هم کنارت می آمدم، عضو شورای دیگر هم کنارت می آمد،
در کنارت قرار می گرفتیم.
چراشما مثلا آقای دلدار شیخی گرفتی و باهاش رفتی، این جای سواله دیگه؟
خوب چرا جنابعالی خوب رفتی، اشکال ندارده بدون مجوز ، مگر ضابط قضایی هستید، مگر دادستان حکم داری، اصلا جنابعال که ضابط نیستی ؟
بهت که اصلا حکم نمی دهند که !اگر بخواهد بدهد دادگاه خودش سریع هماهنگ می کند با ظابطان قضایی، بعد ایشان می روند سریع و به قول معروف اعمال قانون و .
گفتم شما از راه قانونی با چه مجوزی رفتی؟
شهردار این رو سوال می کرد دیگه و راست هم می گفت که : با چه مجوزی داخل باغ من آمدند ؟فیلم برداری کردند و با افرادی که آنجا مصاحبه کردند .
مگر شما بازپرسید، مگر قاضی هستید. این مراحل و این صحبتها را شهردار دارد.ما هم نمی خواهیم اذهان عمومی را مخدوش کنیم. وگرنه کلی مطلب می توانیم بنویسیم.
ولی خوب می گیم خوب نیست، بذار هر کس یک کاری می کند، جورش را می کشد.، اگر خدای نکرده انجام داده، قضات هستند، خدارا شکر قانون هست، مراحل قانونیش طی
می شود.
ادامه دارد...