ریلهای راه آهن استان گلستان و فرودگاه متروکه کلاله در انتظار تدبیرهای دولت امید، مانده اند.
به گزارش اترک، استان گلستان به آب و هوای خوب و سرسبزی اش شهرت دارد. اما آیا وضعیت حمل و نقل این استان اجازه می دهد مسافرین از دیگر نقاط کشور به راحتی به این استان سفر کنند؟ خطوط ریلی، هوایی، پایانه های حمل بار یا مسافربری، حمل و نقل برون شهری، درون شهری و... چطور است؟ آیا می شود با اطمینان از جاده ها عبور کرد؟ جاده های گلستان، پل ارتباطی استان خراسان شمالی و رضوی به مازندران و تهران است و سالیانه مسافرین زیادی از گلستان به مشهد مقدس سفر می کنند.
در این گزارش قرار است وضعیت حمل و نقل استان گلستان را از جوانب مختلف بررسی کنیم .
حمل و نقل ریلی در گلستان غریب تر از ریل هایش است
حمل و نقل ریلی در این استان غریب تر از ریل هایش است. مردم گلستان چندین سال است در انتظار استفاده از خطوط ریلی برای مسافرت هایشان هستند. بویژه سفر به شهر مقدس مشهد از مهمترین دغدغه های آنان است. مسئولان اجرایی استان تاکنون هرگز نتوانسته اند به این امر جامعه عمل بپوشانند.
خطوط ریلی حمل بار هم که در دولت دهم آغاز و در دولت یازدهم به پایان رسید، اخیرا افتتاح شد که مسیر واگن های حمل بار آن از ایران به ترکمستان و سپس به قزاقستان ختم می شود. البته در آینده قرار است به آسیای میانه هم راهی داشته باشد. اما در همان ابتدای افتتاح، مدت کمی از حرکت قطار نگذشته بود که تمام پیچ های ریلی آن به یکباره ناپدید شد.
همه به دنبال مقصر می گشتند تا اینکه دیواری کوتاه تر از سارقان نیافتند. البته هنوز این شک به یقین تبدیل نشده است و هنوز هم نامعلوم است که آیا این حادثه، یک خرابکاری بوده یا سرقت.
مطمئنا این خواسته مردم گلستان که در بین شهرستان هایشان ایستگاهی داشته باشند آرزوی دور از دسترسی نیست. تنها نیاز به همت مسئولان و خود مردم دارد.
فرودگاه کلاله به علت سوء مدیریت بلااستفاده مانده است
وضع ناوگان هوایی و مسافربری استان هم بهتر از خطوط ریلی آن نیست. در سال 1379 تنها فرودگاه گرگان راه اندازی شده است که در هفته بیش از چند پرواز معدود آن هم فقط به تعدادی شهرستان خاص ندارد.
هم استانی های شرق استان هم با وجود اینکه در شهرستان کلاله فرودگاه دارند مجبور می شوند برای مسافرت های هوایی خود ابتدا به صورت زمینی به گرگان سفر کرده و سپس زمین را به سمت مقصد خود ترک کنند!
علت تعطیلی فرودگاه کلاله را جویا شدیم. فرماندار کلاله می گوید: "فرود گاه کلاله با قابلیت های بالایی که دارد در کمال امنیت می تواند مسافران زیادی را از شرق استان جابجا نماید. اما سوء مدیریت و عدم برنامه ریزی دقیق عدم استقبال مردم از این فرودگاه را موجب شده است."
نصرت برزگر ادامه می دهد: "البته حوزه ی فرودگاه های کشور و فرمانداری استان در تلاش هستند تا هر چه سریع تر موانع برطرف شوند. زیرا وجود دو فرودگاه گرگان در غرب و کلاله در شرق استان در توسعه هر چه بیشتر استان موثر خواهند بود. چارتر کننده تضمین مسافر می خواهد که این برای ما مقدور نیست. باید فرهنگ سازی کرد. یک راه حل می تواند همکاری چارترها باشد.
فرودگاه کلاله 320 هکتار زمین کشاورزی دارد که اجاره داده می شود و پول آن به خزانه کشور واریز می شود. اگر همکاری شود تا این مبالغ در جهت فرهنگ سازی و توسعه فرودگاه خرج شود خیلی در تسریع بازگشایی و راه اندازی فرودگاه و جذب مسافر تاثیر گذار خواهد بود".
متاسفانه در استان گلستان پروژه های ناتمام زیادی وجود دارند و اگر هم روزی به سرانجام برسند هیچ معلوم نیست که به علت سوء مدیریت همچون فرودگاه کلاله بلااستفاده بمانند!
اداره کل حمل و نقل پایانه ها هم خودش را متولی نظارتی معرفی می کند
اداره کل حمل نقل پایانه ها هم خودش را متولی نظارتی معرفی می کند و گفته می شود تا زمانی شکایتی نباشد نظارتی هم در کار نیست. بارها در همین گاراژ گرگان-گنبد با تاریک شدن هوا برخی رانندگان از فرصت استفاده کرده و از مسافرین، دو برابر پول کرایه می گیرند و آب هم از آب تکان نمی خورد!
نسبت به داشته های خود در کشور بی توجه و بی مسئولیت هستیم
سالهاست که اداره راه و شهرسازی در گسترش وسعت جاده ی ورودی شهرستان مینودشت تلاش می کند. البته پروژه بعد از گذشت چند سال نیمه کاره رها شده است. قصد داشتند برای راحتی مردم روستای القجر زیرگذر بسازند اما بعد از اتمام زیرگذر با عبور یک ماشین سنگین، زیرگذر شکست و پروژه ناتمام باقی ماند.
خواستند آب های سطحی و آب باران را کانال کشی کنند تا زیر گذر آبگرفتگی نداشته باشد. اما سمت و سوی کانال سر از روستای همجوار قلمی در آورد. خدا می داند تا چند وقت دیگر تجمع این آبها چند روستا بویژه روستای قلمی را در خطر سیل زدگی قرار دهد. آسفالت جاده گنبد- مینودشت هم طوری تکه تکه شده که ماشین به سختی روی آن می تواند حرکت کند.اصلا در این استان یا کاری انجام نمی شود و یا اگر هم انجام شود استاندارد نیست!
وقتی پروژه ها را بدون تحقیق و مطالعه انجام می دهیم باید هم مدام از پیشرفت و توسعه کشورهای غربی تعریف و تمجید کنیم و نسبت به داشته های خود در کشور بی توجه و بی مسئولیت باشیم.
زمزمه ی ادغام دو نهاد به گوش می رسد
امروزها زمزمه ای به گوش می رسد که قرار است دو نهاد اداره شهر سازی و پایانه ها دوباره با هم ادغام شوند. البته قبلا که جزء یک نهاد بودند کاری از پیش نبردند امیدواریم این بار به وظایف خود درست عمل کنند.
البته هزاران مشکل در پایانه ها و گاراژها و جاده های داخل شهری و برون شهری وجود دارد. استان گلستان فقط یک پایانه مسافربری در گرگان و یک پایانه در گنبد دارد. البته پایانه گرگان از نظر زیر ساختی مشکل داشته و استاندارد نیست.
در گنبد هم که وضعیت اسفبارتر است و ترمینال این شهر شکل انباری را دارد که چند اتاقک هم در آن تعبیه شده است. در شهرهای دیگر استان هم که ترمینال محلی از اعراب ندارد. یکی از رانندگان که در ایستگاه گنبد کار می کند به شدت به امر نظارت که اصلا در آنجا اعمال نمی شود معترض است.
حمزه ظفر ثالث می گوید: "من راننده مینی بوس هستم. بسیاری از مسافرین وقتی در زیر پل هوایی پیاده می شوند به خاطر عدم رسیدگی به پل و نداشتن پله برقی، با ماشین های شخصی که زیر پل هستند و هیچ مجوزی هم ندارند تردد می کنند و این مسئله تعداد مسافرین را کاهش می دهد. این بی قانونی درگاراژ گنبد هم دیده می شود. کسی رسیدگی و نظارت ندارد.
وضعیت ایستگاه گرگان به گنبد طوری است که هم مسافرین و هم رانندگان از حداقل امکانات محروم هستند. نماز خانه خواهران با برادران مشترک است، جای استراحت وجود ندارد، تعداد سرویس ها بسیار اندک است، به رانندگان هیچگونه تسهیلات بانکی تعلق نمی گیرد تا حداقل ماشین ها را بروز کنند و مسافران با ماشین های استاندارد تردد کنند. گفته می شود بهینه سازی زیرساخت ترمینال ها به عهده شهرداری های هر شهرستان است. اما آیا این وظیفه بخوبی انجام می شود؟"
برخی از شهرهای گلستان یک گاراژ معمولی هم ندارند
در شهرهای شرقی استان مثل کلاله، گالیکش، مینودشت و مراوه تپه اگر مردم بخواهند با وسیله عمومی به گرگان سفر کنند از همین ایستگاه و گاراژ معمولی هم خبری نیست و مجبورند ابتدا به گنبد رفته و سپس از طریق ایستگاه گنبد به گرگان سفر کنند.
از رضا مروتی معاون عمرانی استانداری پرسیدیم که چرا در دیگر شهرستان ها یک گاراژ تاسیس نمی شود؟ می گوید: "این کار باید توسط یک شخص سرمایه گذار صورت گیرد و او یک شرکت خصوصی بزند. ما دوست داریم این اتفاق در این شهرستان ها بیفتد اما کسی استقبال نمی کند." البته باید هم کسی استقبال نکند. چه کسی می تواند ریسک کند وقتی هیچ امکانات داده نمی شود یا تبلیغاتی از ناحیه شهرداری ها به عمل نیامده است.
در شرح وظایف شهرداری هاست که زیر ساخت های چه ترمینال ها و چه گاراژها را آماده سازند. شهرداری ها به دنبال متولی شرکت هستند. یکبار هم شده در این امر پیش قدم شوند؟ شاید عده ای دلگرم شده واین مسئولیت خطیر را بعهده بگیرند.
وقتی از نظارت بر ماشین های شخصی گفته می شود همه این مسئولیت را وظیفه راهنمایی و رانندگی می دانند اما کی تا به حال این وظیفه به درستی انجام شده است. اگر این وظیفه انجام می شود چرا مسافرین با ماشین های شخصی جابجا می شوند؟ ماشین هایی که حتی بیمه مسافر هم ندارند.
کاهنده های سرعتی که هر کدام مانند یک پل بتونی است
حمزه ظفر ثالث از وضعیت جاده های برون شهری می گوید: "مسئله ای که استهلاک بیشتر ماشین ها را در پی دارد کاهنده های سرعتی هستند که هر کدام مثل یک پل بتونی است و ماشین ها باید هر بار برای عبور از آنها چند سانتی متری بالا بپرند. این کاهنده ها بیشتر در شهرهای دلند، جلین، نگین شهر و... به چشم می خورند."
بخشی از وظایف به اداره راه و شهر سازی و بخش درون شهری هم به شهرداری ها مربوط است. البته راهنمایی و رانندگی و اداره راهداری هم مسئولیت دارند. همه مسئول هستند اما دریغ از انجام وظیفه! گذاشتن کاهنده سرعت فی نفسه اشکالی ندارد. اما اینکه با آسفالت ساخته شودغیر استاندار است.
این راننده، نبود پمپ گازوئیل در نزدیکی ایستگاه های حمل مسافر در گرگان را هم از دیگر مشکلات می داند.
راه حل مشکلات را در همت دولتمردان باید جستجو کرد
خیلی از حقوق شهروندان و مسافران که قانونی هم هستند نادیده گرفته می شوند. متاسفانه وقتی همان نهاد نظارتی که اداره کل پایانه هاست حتی در قالب یک بروشور هم به مردم آگاهی نداده است چطور می توان انتظار داشت که مشکلات حمل مسافرین و جاده های کشور به ویژه گلستان مرتفع شود؟ آیا فرزندان ما از همان دوران کودکی با این حقوق و وظایف آشنا می شوند؟ و یا هرگز متوجه حق و حقوق خود نمی شوند.
رسیدگی به مشکلات حمل و نقل چه جابجایی مسافر و چه حمل بار چندین متولی دارد که هیچ کدام بدرستی و قانونمند عمل نکرده اند. این مشکلات همانند کلاف سردر گمی ست که راه حل آن را باید در همت دولتمردان جستجو کرد. وقتی برای بررسی علت همه این مشکلات به نهادهای مربوطه هم مراجعه می شود همه خود را مبرا از وظایف می دانند و تقصیرات را به دیگری حواله می دهند.
بهتر است مسئولان در جهت رفع مشکلات حمل و نقلی استان گلستان چاره ای بیندیشند. زیرا حیف است منطقه ای با این همه زیبایی و سرسبزی و جاذبه های گردشگری در اثر سهل انگاری آنان به سرزمینی منزوی و متروکه تبدیل شود و مردم گلستان همچنان در محرومیت ها باقی بمانند.
منبع پژواک سخن ، رقیه بشارت نیا