takuh

تلوستان روستایی در گالیکش که روزی یک‌بار با زلزله‌ای 5 ریشتری می‌لرزد !

به گزارش اترک به نقل از نیلکوه، احمد ارشک از اهالی روستای تلوستان که در فاصله یک کیلومتری کارخانه سیمان پیوند گلستان قرار دارد در وبلاگ "طبیعت زیبای نیلکوه، تلوستان" نوشت: چند وقتی است که کارخانه‌ی سیمان پیوند گلستان در جوار روستای تلوستان از توابع شهرستان گالیکش ساخته افتتاح و شروع به کارکرده است.

برای تهیه‌ی مواد اولیه‌ی موردنیاز کارخانه با دینامیت و باروت به جان نیلکوه افتاده‌اند و همچون خوره زره زره دیواره‌ی زیبای آن را می‌کنند و می‌برند تا سیمان تولید کنند.

اما نکته قابل‌توجه تخریب طبیعت و از بین بردن جنگل نیست، هرچند مهم است. اهالی مظلوم روستای تلوستان (که دادشان به‌جایی نمی‌رسد و کسی هم به فریادشان رسیدگی نمی‌کند و مسئولین هم یا اصلاً گوش شنوا و چشم بینا ندارند. و یا به این دو عضو مهم دستور داده‌اند که هرگاه منفعتی در کار است فعال شوند و در بقیه‌ی اوقات استراحت کنند.) روزی حداقل یک‌بار باید لرزش‌های ایجادشده از انفجارهای مداوم کوه را که گاه از زلزله‌ی 5 ریشتری هم فراتر می‌رود و موجب ترک خوردن دیوارها و سقف منازل و خرد شدن شیشه‌های در و پنجره‌ها می‌شود را تحمل کنند.

حال شما خودتان را جای اهالی روستا، نه جای دانش‌آموزانی بگذارید که هرروز هنگام گوش دادن به درس معلم ناگهان براثر صدای مهیب و لرزش شدید این زلزله‌ی ساخت دست بشر بی‌فکر از جا می‌پرند و تمرکزشان به هم می‌ریزد.

نفس‌های آخر نیلکوه

نیلکوه قله ایست با ارتفاع بیش از 1400 متر در شرق استان گلستان واقع در شهرستان گالیکش که از منظره‌ای چشم‌نواز و هوایی دلپذیر و طبیعتی زیبا برخوردار بود.

هر مسافری که از گالیکش به سمت مشهد در حال حرکت بود دیدن طبیعت نیلکوه چشمانش را نوازش می‌داد. اما چندی است که کارخانه‌ی سیمان پیوند گلستان این زیبایی را به ناهنجاری تبدیل کرده است.

برای بهره‌برداری از منابع غنی آهک پیکره‌ی کوه را تراشیده و از بین می‌برند و هرروز زخمی بزرگ‌تر از دیروز بر قامت رعنایش وارد می‌آورند و بخشی از طبیعت زیبایش را نابود می‌سازند.

این آغاز کار است. آثار زیست‌محیطی آن را باید در آینده نظاره‌گر بود.

پخش شدن ذرات ریز سیمان در هوای منطقه به‌زودی تنفس کردن را برای انسان و حیوان و گیاه و درنهایت نیلکوه فراموش‌شده سخت‌تر خواهد کرد. آری به‌زودی نیلکوه دیگر نفس نخواهد کشید.

نیلکوه را دریابید که نفس‌های آخرش را می‌کشد.

تبعیض تا کجا

تا جایی که من یادم می‌آید اگر اهالی روستای تلوستان و دهات اطراف می‌خواستند تکه چوبی از جنگل برای سوزاندن، تولید گرما و پخت‌وپز تهیه کنند با ترس و وحشت این کار را می‌کردند.

زیرا از این می‌ترسیدند که مبادا مأموران جنگلبانی آن‌ها را ببینند و مورد بازخواست قرار دهند. زیرا طبق قوانین آن روز بریدن درخت جرم محسوب می‌شد و هر کس که این کار را می‌کرد مجرم بود و باید پاسخ می‌داد.

شنیده بودیم که اگر کسی شاخه‌ی درختی را بشکند انگار بال ملائکه را شکسته است.

انگار امروزه نه بریدن درخت جرم است و نه بریدن شاخه درخت به‌منزله‌ی شکستن بال ملائک.

چون شاهد آن هستیم که مأموران یک کارخانه با انواع ابزارآلات قدیم اعم از اره و تیشه و تبر، ماشین‌آلات جدید اعم از لودر و بلدوزر و گریدر و انواع مواد منفجره اعم از باروت و دینامت و ...... به جان همان درختانی افتاده‌اند که روزی نه‌تنها بریدنشان جرم محسوب می‌شد و شکستن شاخه‌شان به‌منزله‌ی شکستن بال ملائک بود، که احشام هم حق تغذیه از آن‌ها را نداشتند.

حال نمی‌دانم قانون تغییر کرده است، ملائک دیگر بال ندارند. یا چیزهای دیگری در بین است. به‌هرحال به نظر بنده‌ی حقیر این تبعیض است. حال از کجا نشأت می‌گیرد. نمی‌دانم، باید گشت دنبال پرتغال فروش.

تخریب طبیعت به بهانه‌ی تولید سیمان

پس از افتتاح کارخانه سیمان پیوند گلستان شادمانی ساکنین روستاهای اطراف کارخانه دیری نپایید، زیرا مشاهده کردند که چگونه برای تهیه مواد اولیه‌ی موردنیاز کارخانه (سنگ و خاک) با باروت و دینامیت و انواع ابزارآلات پیشرفته‌ی مکانیکی به جان کوه، درختان و طبیعت سرسبز دامنه‌ی آن افتادند و مانند خوره دارند طبیعت را نابود می‌کنند.

باگذشت چند سال از افتتاح این کارخانه طبیعت زیبای نیلکوه به یک منظره‌ی ناهنجار و غیرقابل‌تحمل تبدیل‌شده است.

زخمی که بر پیکره‌ی نیلکوه واردشده است مانند دمل چرکین بدبویی شده است که همه را فراری می‌دهد. دامنه‌ی زیبایی که تا چند ماه قبل انسان از مشاهده‌ی آن لذت می‌برد و چشم انسان را نوازش می‌داد.

اکنون مانند موجود ناقص‌الخلقه‌ای می‌ماند که همه با دیده‌ی ترحم به آن نگاه می‌کنند و افسوس می‌خورند.

از مسئولین محترمی که نوشته‌ی مرا می‌خوانند، تقاضا دارم که به این موضوع رسیدگی کنند. و از تخریب بی‌مورد و بیشتر این کوه زیبا و طبیعت دل‌نشینش جلوگیری کنند. والسلام