روز قدس و حمایت از فلسطین در کشور اسلامی افغانستان
به گزارش اترک : قدس يا بيت المقدس همان مسجد بزرگ و تاريخى در سرزمین فلسطین است که توسط حضرت داود نبى(ع) تهداب گذارى و بناى آن آغاز يافت و حضرت سليمان(ع) که فرزند حضرت داود(ع) بود، علاوه بر وظيفه نبوت، قيادت و حکومت مقتدر و با شکوه داشت آن را به پايه ى اکمال رسانيد.
اين مسجد قبله ى اول مسلمين بوده، زيرا مسلمانها تا در مکه بودند به طرف بيت المقدس نماز مى خواندند و زمان که به مدينه هجرت نمودند به سوى بيت الحرام نماز را ادا نمودند، بدين ترتيب فلسطين سرزمين انبياء(ع)، مدفن حضرت ابراهيم خليل(ع)، معراج پیامبر اسلام(ص) و... لذا قدس (بيت المقدس) در نزد مسلمانان از جايگاه رفيعى برخوردار مى باشد.
اکنون حدود شش دهه مسجدالاقصی زیر چکمهی صهیونیسم بی رحمانه و ستمگرانه به وسیله غداران و فرعونيان زمان در خون می تبد و از اشغال قدس و كشتار خونبارانه بر مردم مظلوم فلسطین می گذرد واین جنایات تا كنون ادامه دارد و هر روز ما شاهد خونین شدن صفحات تاریخ فلسطین هستیم. هر روز مقامات رژیم اشغالگر قدس از تمامی ابزارهای ممکن برای تخریب حرم قدس شریف واحداث معبد ساختگی خود استفاده میکنند و به منظور گسترش حاکمیت خود بر این حرم شریف و تخریب مسجدالاقصی تدابیری را نیز اندیشیدهاند که اجرای این تدابیر از همان اولین روز استیلای صهیونیستها بر بخش شرقی شهر قدس آغاز شده بود.
براساس شواهد تاریخی که وجود دارد، مردم مسلمان افغانستان از ساليان درازي بدينسو با مجاهدین فلسطينی همنوايي و همدردي داشته و به روايت اسناد، مردم افغانستان به رهبری علما و دانشمندان از نخستین روزهای اشغال بیت المقدس حمایت خویش را از ملت مسلمان فلسطین اعلام داشتند، در سال1327 خورشیدی مسلمانان افغانستان، مخصوصا شهروندان کابل در چندنقطه پایتخت کشور از جمله در مرکز شهر(تکیه خانه میراکبرآغا واقع در چنداول) با جمع آوری کمک های نقدی و آن را به مجاهد فلسطينی ارسال داشتند.
سالهای نخستین اشغال قدس شریف، مسلمانان افغانستان، به رهبری شخصیت های دینی و با احساس این کشور به اهمیت و جایگاه رفیع مسجد الاقصی و بیت المقدس و ارتباط متین شان با باورهای اسلامی واقف شدند، آنها در نخستین روزهای اشغال بیت المقدس درصدد ایجاد حمايت از مجاهدین و مبارزین فلسطینی برآمدند، تکیه مرحوم میر اکبرآغا شعبه 403 کمیته اعانه به مجاهدین قلسطینی که شهید استاد میرعلی اصغرشعاع و علامه شهید سید اسماعیل بلخی در راس این تشکیلات قرار داشتند و یک نمونه از رسید پولی (مورخ 7 جوزا 1327 هجری شمسی)که اصل سند نزد نگارنده موجود است که در آن سند مبلغ نُه صد(900) افغانی از شعبه 403 کمک نقدی برای مجاهدین فلسطین به جهاد اسلامی فلسطین کمک گردیده بود.
در سال 1327وقتی مردم افغانستان خبر اشغال فلسطين و جريان اولين جنگ اعراب و رژيم صهيونيستي را از طريق راديوي لندن و رسانه هاي ديگر شنيدند، استاد شعاع، مرحوم مجددی، علامه بلخي، مولانا محمد عطاالله فیضانی و دیگر بزرگان این کشور که در اوج مبارزات سياسي شان در كابل بسرمي بردند و مردم شيعه وسني كابل و ولایات همجوار را به برگزاري تجمع و تظاهرات اعتراض آميز به مسجد پل خشتی فراخواندند، و مسجد نامبرده را محل تجمع برای حمایت از مجاهدین فلسطینی قرار دادند که این حرکت بیانگر حضور برجسته و از افتخارات سابقه مبارزات و ویژگی خاص بزرگان آن روز در حمایت از مظلومین فلسطین و دیگر کشورهای اسلامی را می افزاید.
در اين تظاهرات هزاران تن زن و مرد، شيعه و سنی شرکت نموده بودند که آنها در محوطه و اطراف مسجد جامع پل خشتي كابل تجمع نمودند و نیز آنها کمیته هایی را جهت جمع آوري كمك به ملت مظلوم فلسطين در نقاط مختلف افغانستان با همکاری علما و دانشمندان اهل تشیع و اهل تسنن تشكيل دادند.
علامه شهید بلخي دریکی از اين تجمعات بر عليه اين توطئه استعماري سخنراني آتشيني ايراد كرد و به مردم گفت: «قدر تهاي استعماري و به ويژه انگليس پير، يك عده از يهوديان نژاد پرست را از سراسر جهان آورده اند و بر مردم مظلوم فلسطين مسلط كرده اند و می خواهند به اين بهانه قدس، اولين قبله مسلمين را اشغال كنند.
اي مسلمانان جهان، اي كشورهاي عرب، اي ملل مسلمان، اي بزرگان و علماي ديني؟! چرا يك اقليت صهیونیست بر اكثر مسلمانان پيروز شوند؟ اين در نتيجه پراكندگي و سستي ما مسلمانان است.
امروز يك ميليارد مسلمان در دنيا زندگي مي كنند، چه شده است اينها را كه كوچكترين حركت عليه استعمار پير انگليس و اين شيطان قرن انجام نمی دهند؟! چرا يك عده ي محدود صهیونیست نژادپرست و پول پرست آمده اند و فلسطين را گرفته اند. مگر اين ها به فلسطين اكتفا مي كنند؟ اين ها هدف شان نيل تا فرات و از فرات تا ايران و از ايران تا هرات و از هرات تا بلخ و بخارا است، مي خواهند در آينده برهمه جوامع اسلامي تسلط پيدا كنند و ذخاير طبيعي اين كشورها را غارت كنند. و در حقيقت نگذارند چيزي به نام اسلام قدر تمند، در جهان وجود داشته باشد و دنيا دربست بايد تحت سلطه ی استعمار و قدر ت هاي استكباري باشد.»
شهيد بلخي در ادامه اين سخنراني داغ و آتشين به مسلمانان هشدار می دهد و مي گويد: «صهیونیست ها از هم اكنون در ممالك اسلامي ريشه گرفته اند. ا گر مسلمانان يكپارچه نشوند و يهوديان را از سرزمين فلسطين بيرون نكنند، اين بلاي سرطاني در آينده مشكل و معضل بزرگي براي همه مسلمين خواهد شد. اگر جمعيت يهوديان صهیونیست نژادپرست با نيرنگ هاي استعمارگرانه افزايش يابد، آنگاه ما نمي توانيم آ ن ها را از اين سرزمين بيرون كنيم. بعدها كار فتنه گري آ نها در جهان اسلام آغاز مي شود. اين طرح استعماري غربي براي نابودي ما و شما تدارك ديده شده است.
اي مسلمين ما بايد آگاه و بيدار باشيم. گرايشات شيعه و سني، افغاني و ايراني و عرب و عجم را كنار بگذاريم. وقتي پيامبر اسلام(ص) مبعوث شد، اسلام به شيعه و سني و عرب و عجم تعلق نداشت. براي همه بشريت و جهان بود. توده هاي مسلمانان بايد پيرو حقيقي اسلام باشند. قبله، قرآن، پيامبر و مكتب ما يكي است. ما بايد بيدار باشيم و فريب استعمار انگليس و آمريكا را نخوريم.
اي مسلمانان جهان، و اي كساني كه وجدان بيدار داريد، دست به دست هم دهيم و اين يهوديان را كه در فلسطين لانه كرده اند بيرون كنيم، مگر سرزمين وحي و پيامبران جاي پاي شرك و الحاد است. ما نبايد اجازه بدهيم آ نها سرزمين هاي ما را غصب كنند. زيرا يهوديان نژاد پرست و رژيم غاصب اسراییل خطرنا كترين موجود در روي زمين هستند و اگر اينها در آينده قدرت بيابند به هيچ كس رحم نمی كنند.»(1)
در پي اين تجمع شهید شعاع، شهید بلخي و دیگر بزرگان نامه اعتراض آميز و هشدار دهنده به سازمان ملل متحد و برخي محافل جهاني مي فرستد، و از آ نها مي خواهند كه از مردم مظلوم فلسطين حمايت كنند.
همچنین سال 1349 خورشیدی حرکتی از بین جوانان و توده های اهل سنت به رهبری شهید عبدالرحیم نیازی تحت عنوان «سازمان جوانان مسلمان» و نیز اعتراضات علمای اهل سنت در مظاهره مسجد پل خشتی به رهبری مولانا عطاالله فیضانی(ره) آغاز گردید که علماء و جوانان روشنفکر مسلمان سعی در افشای چهره ی احزاب وابسته به کمونیست ها و خود فروخته گان جریانات چپی داشتند.
همزمان با همین حرکت، در بین تشیع در آغاز دهه پنجاه حضرت آيت اللّه العظمى واعظ شهید با گامى بلند و محكم اقدام به انتشار اولين مجلهى دینی، سیاسی در افغانستان تحت عنوان «برهان» نمود كه «برهان» در آن شرایط مجلهى دینی، سياسى و فرهنگى بود که آن نشریه در جهت همبستگی امت اسلامی تلاش می نمود و حضرت آیت الله واعظ شهید(ره) و دیگر بزرگانی که همکار قلمی با این نشریه مذهبی بودند با ارائه مقالات ارزنده به دفاع از كيان اسلام پرداختند، علاوه برآن شهید آیت الله واعظ در منابر خویش نیز این گونه سئوالاتی را مطرح می کرد که چرا قدرت های استعمارگر، مخصوصا غرب میان ملت های مسلمان اختلافات را دامن می زند و آنها را پارچه پارچه می کنند و آنها صهیونیسم و کمونیسم را به وجود آورده اند و بین جوامع اسلامی اختلاف و دوگانگی ایجاد کرده اند.
شكي نيست كه توجه اين عالم مجاهد به ملت فلسطين محدود نبوده و در سخنراني هاي خود همواره از انقلاب الجزاير و ساير نهضت هاي اسلامي در جهان اسلام دفاع كرده و چانچه در يكي از سخنراني هاي خويش مي فرمايد: «از غرب آوازه ای بلند می شود که او خیر خواه بشر است، از شرق آوازهی دیگری می آید که او خیرخواه کارگر است، تمام این ها مثلش، مثل قصاب و گوسفند است، که یکدسته رشقه را به بغل گرفته، شصت و هفتاد رأس گوسفند بیچاره را به دنبال خود به کشتار گاه می برد... جهان خواران شرق و غرب چون نهنگ دهان باز کرده اند، تا ممالک عقب مانده را فرو ببرند...» کجایند این جمعیتی که برای فرستادن یک قلاده سگ با قمر مصنوعی به فضا، مظاهره می کنند، میتینگ و مجلس تشکیل می دهند، کجایند در شب ها و روز های که هزاران نفر در ویتنام شمالی زیر بمباران ها وزیر رگبار مسلسل ها کشته می شوند؟ کو مظاهرهی این ها؟ این یک میلیون نفوسی که در بنگلادش کشته شد چه کسی مظاهره کرد؟ چه کسی میتینگ دایرکرد؟ برای یک سگ شعار دادند، اما برای یک میلیون انسان که عموماً مسلمان بودند، نه یک مظاهره، نه یک متینگ، نه حتی یک شعار ، ابدا سرو صدای نشد...»(2)
اهداف و کوشش های آیت الله واعظ شهید در بیانات و نوشته ها یش دعوت مبارزه با استعمار، استبداد، استثمار و صهیونیزم بود و همین طور دیگر علمای افغانستان در گذشته نه تنها به این کشور که به همه جهان اسلام نظرداشتند، جهان اسلام را سرزمین خود دانسته و از آن دفاع می کردند. چنانچه در 25 میزان 1352 (برابر 21رمضان1393) چند تن از شخصیت های علمی کشور با اهداء خون های شان برای مجروحین و مجاهدین فلسطینی نامه های نیز عنوان سفارت های مصر و عراق، رؤسای جمهور سوریه، لیبی و الجزایر و یاسر عرفات قومندان عمومی نهضت مقاومت فلسطین ارسال و در آن ضمن اظهار تنفر و انزجار شان نسبت به جنایات و تجاوزات صهیونیزم و ارباب امپریالیستیش امریکا و اشغال فلسطین و به خاک و خون کشانیدند مردم مظلوم و بی دفاع آن سرزمین، از عملیات و پیروزی های ظفرمندانه فلسطینیان قدر دانی و آن را تبریک گفتند. در آن نامه پس از تبریکات پیروزی های فلسطینی ها و اعلام همدردی و همبستگی با ملت مظلوم فلسطین از مسلمانان جهان و کشورهای اسلامی خواستند تا برای آزادی مسجد الاقصی از مبارزين و مجاهدین فلسطینی دفاع و حمايت نمایند.
این ابتکار نیز توسط علمای بزرگ و مطرح وقت همانند؛ حضرت آیت الله شهید میرعلی احمد عالم و علامه شهید سید عبدالحمید ناصر صورت می گیرد؛ این بزرگواران و همچنین علامه شهید سید محمدحسین مصباح وکالت مرجع دینی حضرت آیت الله العظمی امام خمینی(ره) در امور شرعیه را عهده دار بودند و هرکدام آن بزرگان، در برابر جنایات یهود سکوت نکردند، مخصوصا زبان گویای روحانیت آن عصر، شهید مصباح بارها در سخنرانی هایش در مورد فلسطین و اشغال بیت المقدس اعلام موضع و در برابر جنایات اسرائیل و بیداری افکار جامعه اسلامی اظهار وجود نموده و در سخنرانی های حماسی و علمی خویش توده های مردم، مخصوصا جوانان تحصیلکرده را آگاهی بخشیدند.
همچنین در دهه پنجاه مولانا محمد عطاالله فیضانی(ره) از علمای اهل سنت در مباحث تحت عنوان: «نظریات مختلف کشف ضعف اسلام» در مورد اشغال بیت المقدس و هبستگی امت اسلامی جهت آگاهی بخشیدن اقشار مختلف جامعه تلاش نموده و سال 1354 این اثر در زندان توسط آن شهید بزرگوار تحریر یافته و سال 1358 در پشاور پاکستان به چاپ می رسد، در بخش از این کتاب آمده: ... از این جاست اگر به دقت بنگریم، شرق و غرب همین احساس را کردند که ممالک عربی از پول سرشار نفت اسلحه های مدرن را خریداری نمودند، آنها ترسیدند، مبادا در کشورهای اسلامی کارخانه های بزرگ اسلحه به میان آید و به کمترین فرصت اعلام موجودیت نمایند و با ما در سر ستیز و به مقابله بر آیند، بنا براین غرب با در نظر داشت مسائل سیاسی و اقتصادی خویش یهود را 34 سال قبل بطور غده ی در قلب ممالک اسلامی گذاشت و فتنه جنگ را در این جا در داده و اما این غده سرطانی در واقع برای کمرشکن اقتصاد و عواید ملی خالص عرب این غوغا را به میان آوردند که امروز دو نیم میلیون یهود، یکصدو بیست میلیون عرب را به شکست های مفتضحانه سیاسی و اقتصادی رو برو ساخته و کار به جای رسیده که یکی از اقلام عمده عواید شان صرف خریداری اسلحه های از مد رفته جنگ گردیده که نه تنها از آن به کوچکترین فتح در حفاظت سرحدات خود کامیاب نشده بلکه به شکست مواجه گشته و حتی قروض کمرشکن برعمده ترین ممالک اسلامی مانند مصر، سوریه، اردون و... بار کردند که سرآن به میلیاردها دالر می رسد.»(3)
پس از7 ثور 1357خورشیدی که کمونیست ها در افغانستان قدرت را به دست گرفتند و این کشور مورد تهاجم و تجاوز ابر قدرت شرق شوروی سابق قرار گرفت، علمای طراز اول توسط کمونیست ها زندانی و به شهادت رسیدند، مردم افغانستان برای دفاع از سرزمین شان و تداوم سه دهه جنگهای خانمانسوز دراین کشور و نابسامانيها باعث شد که عده ای کثیری از مردم افغانستان به کشورهای همسایه مهاجرت نمایند، دفاع و جهاد مردم افغانستان از این کشور، باعث شد که ملت مسلمان افغانستان نسبت به مجاهدین فلسطینی در تداوم حمایت شان فاصله ای ایجاد گردد.
پس از بمباران جنوب لبنان توسط نیروهای اسرائیل، مرجع عالیقدر شیعیان حضرت آیت الله العظمی سید روح الله خمینی (ره) از مسلمانان جهان خواست تا آخرین جمعه ماه رمضان را به عنوان «روز قدس» انتخاب کنند و در این روز، همبستگی خود را در حمایت از «حقوق قانونی مردم مسلمان فلسطین» به نمایش بگذارند.
بنا براین 16 اسد 1358 خورشیدی برابر با سیزدهمین روز از ماه مبارک رمضان سال 1399 هجری قمری آخرين جمعه ماه مبارك رمضان به عنوان روز جهانی قدس نامگذاری گردید و در پیام امام خمينی(ره) خطاب به مسلمانان جهان آمده است: «من طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم که اکنون، این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی پیاپی خانه و کاشانه ایشان را بمباران میکند.
پس از صدور پیام تاریخی امام خمینی(ره) در سال 1358 مبنی بر نامگذاری جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس مسمی شده و همه ساله این روز، در سراسر جهان و در میان تمام امت اسلامی، مورد تجلیل قرار میگیرد.
امام خميني(ره) در 25 اسد 1358 چند روز پس از صدور اين پيام در جمع اقشار مختلف مردم در شهر قم به تشريح ويژگيهاي روز جهاني قدس پرداخته و روز جهانی قدس را محور وحدت مسلمانان قرار داد و در مورد روز قدس گفته بود: «روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آنها نمیتوانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم(ص) میدانم، و روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم.»(4)
هر چند سران بعضی كشورهای اسلامی به دليل پارهاي ملاحظات سياسي و امنيتي در داخل و خارج از مرزهاي خود، در قبال جنايات اسراییل و در حق ملت فلسطين سكوت اختيار كردند و اما ملت های مسلمان در برابر اشغال فلسطین سکوت نکردند و در بسیاری از کشورهای اسلامی از مبارزه و قيام مشروع مظلومین فلسطینی حمایت کردند، مردم مسلمان افغانستان پس از سقوط رژیم کمونیستی در این کشور، مخصوصا سالهای اخیر با ایجاد صلح و ثبات نسبي در افغانستان، يکبار ديگر داعيه همدردي با ملت مسلمان فلسطينی از سال 1385 خورشیدی برای اولین بار به ابتکار شورای اخوت اسلامی(مرکب از علمای شیعه و سنی) ما شاهد برگزاري مراسم و اعتراضات مسالمت آمیز و همبستگي مردم افغانستان با مردم فلسطين و تجلیل از روز جهانی قدس بودیم، با فراخوانی شورای اخوت اسلامی از سال 1385جمعه اخیر ماه مبارک رمضان، پس از اداي نمازجمعه در صحن و اطراف مسجد پل خشتی، جاده های اطراف مسجد شاه دو شمشیره و چند سال اخیر جاده ای متصل به مسجد میلادالنبی(ص) و اقع باغ بالا و سرک های متصل به کارته پروان به راهپيمايي پرداختند و با اشتراک اقشار گوناگون از نقاط مختلف کابل، در باغ بالا تجمع می نمودند و شخصیت های علمی و سیاسی کشور درجمع اشتراك كنند گان به سخنراني می پرداختند. این روند در دو سال اخیر نسبت به سالهای قبل از لحاظ کمی و کیفی تفاوت های دارد که عوامل و انگیزه چالش و موانع آن در پایان ذکر خواهد شد.
مسوولیت ما در قبال فلسطين چيست؟
شايد نزد بسياريها سوال پيدا شود که چه چيزي ما را با مردم فلسطين پيوند ميدهد؟ جواب واضح است و آن اينکه فقط اسلام است که ما را با ساير برادران و خواهران مسلمان ولو درهر جايي از دنيا که باشند پیوند داده و رابطهيي ناگسستني ايجاد ميکند.
پشتيباني از حقوق مسلم مردم ستمديه و آواره فلسطين و حمايت همه جانبه از آنان براي بيرون راندن متجاوزان صهيونيستي از سراسر فلسطين و حاكميّت بر سرنوشت خويش از روشنترين مصاديق مسووليت ديني هر مسلمان است.
به حكم آية كريمة «اِنّ هذه اُمّتكم اُمَّةً واحدةً»(5) همة مسلمانان در چارچوب مسئوليت مشترك و متقابل قرار ميگيرند بر اساس مفهوم «امت اسلامي» كه برخاسته از انديشه اسلامي و مستند به متون صريح و مؤكد ديني است ديگر مرزهاي شناخته شده بينالمللي و نژاد و زبان و حتي نوع حكومتها نميتوانند هيچ مسلماني را از شمول دايره امت بيرون ببرد و همة سرزمينهاي مسلمانان به عنوان سرزمين امت اسلامي در حمايت آحاد امت اسلامي قرار ميگيرد از اين منظر ملت مسلمان افغانستان نميتواند و نبايد خود را از سرنوشت ديگر ملتهاي اسلامي و مردمان مسلمان فارغ و جدا بداند، فرهنگ اسلامي ما سرشار از آموزههاي مبارزه با ظلم و عدم پذيرش آن و حمايت از مظلومان است. «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتِلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ»(6) اجازه داده است خداوند به جنگجويان اسلام زيرا آنها از دشمن ستم كشيدهاند و خدا بر ياري آنها قادر است آن مؤمناني كه به ناحق از خانههايشان آواره شدند جز آنكه ميگفتند پروردگار ما خداي يكتاست...» «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ...»(7) محمد(ص) فرستادة خداست و ياران و همراهانش بر كافران بسيار دلسخت و با يكديگر مهربانند...» پيامبر اسلام(ص) فرمودند: «مَنْ اَصْبَحَلا يَهتَمُ بِاُمُورِ المُسلِمينَ فَلَيْسَ بِمُسٌلِمِ»(8) كسي كه صبح كند و به امور مسلمانان اهتمام نكند مسلمان نيست. حضرت امام علي(ع) فرمودند:«كونوا لِلظالِمِخَصْما وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»(9) دشمن ستمگر و ياور ستميده باشيد.
روشن است كه طبق آيات و روايات حمايت از مظلومان از وظايف مؤمنان است و لذا در اين راستا حمايت از مردم ستمديده فلسطين وظيفه و مسؤوليت ديني ما است.
حتي با صرفنظر از مسؤوليتهاي ديني و علايق ايماني و منافع ملي از مسؤوليتي كه «وجدان انساني» در دفاع از عدالت و صلح و حمايت از مظلومان فلسطيني و رانده شدگان از سرزمين خويش و زنان و كودكاني كه خانه بر سرشان خراب ميشود نميتوان شانه خالي كرد. اين منطق انساني اميرالمؤمنين(ع) است كه ميفرمايند: «اِمّا اَخٌلَكَ فيالدّينِاَوْ نظيرٌ لَكَ فِيالخَلْقِ»(10) مردمان يا برادر ايماني تو هستند يا همانند تو اند در آفرينش پس بر هر انسان آزاده و داراي وجداني لازم است كه به حمايت از مردم فلسطين و ساير مظلومين بشتابد فراتر از عقيده و آرماني كه دارد و اين مسؤوليتي است كه وجدان، اخلاق و فطرت انسانها بر دوش آنها قرار ميدهد.
روند شکل گیری حمایت مردم افغانستان ازمجاهدین فلسطین تا کنون به منظور ادای رسالت و مسئولیت دینی بوده، تجلیل از روز جهانی قدس در این کشور فریاد آزادی خواهی و همدردی و معرفی ملت مظلوم فلسطین برای نسل جوان کشورما بوده تا آنان بدانند که فلسطین و قدس عضو از خانواده جهان اسلام است، دفاع از این ملت مظلوم، مسؤولیت ایمانی و انسانی ماست و غفلت از آن به معنای بی اعتنایی در برابر این رسالت ایمانی و موجب تقویت استبداد در سرزمین فلسطین می شود.
براساس همین انگیزهی دینی و مسئولیت سترگ اسلامی، وظیفه خطیر علما و اندیشمندان کشور را بیشتر از هرقشردیگر جامعه سنگین نموده تا در شرایط کنونی که دشمنان آگاه و دوستان نادان با هراندیشه افراطی و یا تفریط گرایانه ای شان موجب به انحراف کشاندن حرکت های اسلامی می شوند، چنانچه لائیک ها و دشمنان اسلام به بهانه های مختلف تبلیغات مسموم کننده علیه مسلمانان را به راه می اندازند و ایجاد شبهه می کنند، از این رو علمای امروز، چون علمای گذشته کشور در قبال جامعه خویش احساس مسئولیت نمایند و در مقابل نابرابری ها، قانونی و شرعی عمل کنند، سکوت را بشکانند و در برابر بی عدالتی، ستم و سایر مشکلات و معضلات که در جامعه ای اسلامی مان می گذرد سکوت نکنند و حق و باطل را برای مردم روشن سازند و جلو استفاده جویی ها به آدرس احیای ارزشهای دینی را بگیرند، به افراد و اشخاص فرصت طلب اجازه ندهند که قداست و معنویت حرکت های اسلامی را خدشه دار سازند و برعلما هست که در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند.
وظیفه علما است که از یکسو حمایت از ملت مسلمان فلسطین را همانند اندیشمندان گذشته کشور بومی و به آن جنبه معنوی و مردمی دهند و از سوی دیگر، حرکت های اسلامی و مدنی را فرهنگ سازی نموده و در برابر هر گونه بی عدالتی و ظلم در کشور و دفاع از ملت های مسلمان و ستمدیده با اعترضات مسالمت آمیز شان اظهار وجود نمایند، نباید منتظر تمویل کنندگان اجرای پروژه های مشخص وموردی بیرون مرزی بود که این نوع برنامه های وارداتی جامعه ما را آسیب پذیر می سازد.
از آنجایی که نگارنده این نوشتار در چند دوره انتخابات سالانه مجمع عمومی شورای اخوت اسلامی مسوولیت دارالانشاء این شورا را عهده دار بوده و یکی از اعضای تاثیرگذار کمیسیون برگزاری روز جهانی قدس در سالهای گذشته و در اکثر تجمعات، از گردانندگان برنامه های برگزاری روزجهانی قدس بودم، به این باور هستم که سالهای اخیر تجلیل از روز جهانی قدس و حمایت از ملت مظلوم فلسطین پروژه تجارتی و اقتصادی شده و حتی بسیاری از افراد برگزار کننده و سینه چاکان این مناسبت با جایگاه واقعی قدس بیگانه هستند و حتی شناخت ابتدایی از سرزمین فلسطین ندارند، دلیل شان برآورده شدن منافع شان در برگزاری تجلیل از روز جهانی قدس می باشند، تجلیل از روز جهانی قدس در سالهای اخیر گاها انسان را بیاد کامپاین دو دوره ریاست جمهوری گذشته کشور می اندازند که تعهدات افراد و اشخاص در قبال این برنامه رسیدن به منافع مالی شان هستند و بس...
در پایان امید وارم که با توفیق پروردگار به باورها و ارزشهای دینی اهمیت داده و آن را بصورت واقعی احیا نموده تا در قبال جامعه خویش و ملت های مسلمان متعهدانه احساس مسوولیت نماییم.
پی نوشت ها:
1. فریاد های جاویدانه، ص 226، جایگاه شهید علامه بلخی....، ص 21، مجله شاهد یاران، دور جدید شماه 64 1389.
2. کوثرالنبی، چاپ دوم، ص 437-439 و مجموعه نور(سخنرانی های آیت الله واعظ شهید پیرامون عدالت اجتماعی).
3. نظریات مختلف کشف ضعف اسلام، ص 78 (جاپ پشاور پاکستان).
4. صحیفه امام، جلد ۹، صفحه ۲۷۸ .
5. سوره انبياء، آیه 92.
6. سوره حج، آیات 39 و 40.
7. سوره فتح، آیه 29.
8. تحف العقول، (تهران: انتشارات اسلاميه 1358)، ص 58.
9. نهجالبلاغه، ترجمة دشتي، محمد، نامة 47، ص 558.
10. نهجالبلاغه، ترجمه دشتي، محمد، نامة 53، ص 566.
نویسنده: سیدجعفرعادلی حسینی/شبکه اطلاع رسانی افغانستان