rayafgan

برگه هایی که رای مردم را نتوانست ثبت کند.

به گزارش اترک به نقل از شبکه ی اطلاع رسانی افغانستان :در تب و تاب و اشتیاق مردم برای حضور گسترده و مشارکت فعال در انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی که برای سومین بار در کشور برگزار شد، در میان تمامی اخبار خوب و خوش امنیت در مراکز رأی دهی و صف های طولانی مردم، کمبود اوراق رأی دهی خاطره ای بد را رقم زد.

اگر به میزان آمار اعلام شده برای توزیع کارت های رأی دهی و سرشماری افراد واجد شرایط آمدن به پای صندوق ها توجه می شد، اگر میزان علاقه مندی مردم در ولسوالی های مختلف برای اشتراک در انتخابات در نظر گرفته می شد و اگر دقت و نظم بیشتری در آغاز و پایان رأی دهی صورت می گرفت اینگونه مردم در صف های طویل و دراز بدون دادن رأی بازنمی گشتند.

کمبود اوراق رای دهی در برخی از مراکز، که از یکسو نارضایتی مردم و انصراف آنان از مشارکت در انتخابات را در پی داشته و از سوی دیگر زمینه های تقلب و تخلف را مساعدتر می سازد؛ در حالی بزرگترین مانع حضور اکثریت افراد دارای حق رأی بود که امنیت و حملات طالبان بخوبی مهار شده بود.

آنچه عمیقا تأسف و تأثر برانگیز است صرف ماه ها زمان، برنامه ریزی، بودجه و فعالیت فعالان سیاسی برای برپایی انتخاباتی مردمی، قانونمند، شفاف، امن و گسترده است که پس از هزینه های مادی و معنوی کلان در سایه کمبود اوراق رأی دهی کمرنگ شد و بی نتیجه ماند.

نمی توان انتخابات امن امروز را موفقیتی درخور تحسین دانست و از کاستی های قابل توجه آن چشم پوشید چرا که خیل عظیمی از مردم پیر و جوان، زن و مرد، تحصیل کرده و بیسواد پس از ساعتها انتظار بدون ریختن رأی خود در صندوق ها به خانه بازگشتند.

بی اعتمادی هرچه بیشتر و عمیق تر مردم به انتخابات، بی اعتباری و ضعف کمیسیون مستقل انتخابات در اذهان عمومی، تزلزل اقتدار و حاکمیت ملی در منطقه و نیز سست شدن پایه های مردمی دولت آتی همه و همه نشأت گرفته از سهل انگاری مسوولان در توزیع متعادل و متناسب اوراق رآی دهی است البته اگر در خوشبینانه ترین حالت صرفا سهل انگاری باشد.

عدم تمدید مجدد زمان رأی گیری برخلاف انتظار مردم و صف های طولانی مقابل مراکز رأی دهی و عدم پاسخ مناسب به مردمی که فقط و فقط به دلیل کمبود برگه های انتخاباتی ریاست جمهوری نه شوراهای ولایتی بدون نتیجه به خانه بازگشتند چه توجیهی می تواند داشتخ باشد جز بازی با سرنوشت مردم؟

در بدبینانه ترین حالت که شاید در نظر برخی واقع بینانه ترین حالت نیز باشد کمبود اوراق رأی دهی در ولایات مرکزی و فارسی زبان که نیمی از آرای مردم را در جیب هایشان نگاه داشت و درمقابل توزیع بیش از حد اوراق و صندوق های رأی در ولایات جنوبی و خبرهای ضدونقیض از پر شدن پیش از موعد صندوق ها توسط برخی متخلفین صاحب منصب به نفع زلمی رسول و اشرف غنی احمدزی خبر از توطئه به سبک جدید و تقلب های نوین دارد.

بدخشان، هرات، لغمان، پنجشیر، بامیان، بغلان، فراه، دایکندی، بلخ، تخار و کابل که در حمایت از کاندیداتوری داکتر عبدالله عبدالله و تیم اصلاحات و همگرایی در زمان تبلیغات دو ماهه نامزدها، سنگ تمام گذاشته بودند و هزاره هایی که از دادن رأی و سهم گیری در تعیین سرنوشت خویش محروم شدند درصورت عدم رسیدگی در کمیسیون سمع شکایات انتخاباتی، تاریخ تقلب 2004 را تکرار خواهد کرد.