sahateh

نیمه شعبان 4 تن از شیعیان مصری که برای جشن‌های میلاد امام زمان(عج) دور هم جمع شده بودند به شکل فجیعی کشته شدند.

به گزارش اترک به نقل از فارس :

نیمه شعبان در روستای «ابومسلم» منطقه الجیزه در غرب قاهره 4 تن از شیعیان مصری که برای جشن‌های نیمه شعبان دور هم و در خانه‌ای جمع شده بودند مورد حمله قرار گرفته و کشته می‌شوند که یکی از این افراد «شیخ حسن شحاته» از علمای باسابقه شیعه مصر است.

عکس‌ها و فیلم‌های منتشر شده از این حادثه در فضای مجازی نشان از حمله صدها نفر به یک خانه و قتل فجیع این عالم شیعه و برخی همراهان او دارد که سوالات بسیاری را ایجاد می‌کند.

یکی از مهمترین سوالات این است که چرا در حالی که بیشتر ترورهایی که در حق بزرگان و رهبران شیعه صورت گرفته ترور با اسلحه گرم یا بمب‌گذاری بوده است چرا در این حادثه این گونه رفتار شد؟

برای پاسخ به این سوال باید دو طرف ماجرا را بررسی کرد از یک طرف از حسن شحاته رهبر کشته شده شیعیان شناخت کافی داشت و از طرف دیگر از مردمی که به او حمله کردند و او را به قتل رساندند.

* حسن شحاته کیست؟

او در سال 1946 در یکی از روستاهای استان الشرقیه مصر به دنیا آمد و در دانشکده علوم قرآنی دانشگاه الازهر درس خواند و از آنجا مدرک کارشناسی ارشد دریافت کرد و به عنوان مبلغ و واعظ در بخش «معنویات» ارتش مصر و همچنین در رادیو و تلویزیون این کشور فعالیت کرد.

شحاته تا پیش از سال 1994 که به شیعه روی آورد بر مذهب حنفی بود هر چند به گفته خودش 20 سال نیز با صوفیان مصری همراهی کرده بود و مسیر آنها را ناصواب خوانده بود.

او پس از تشیع به عراق و ایران سفر کرد و برخی علوم شیعه را آموخت و در عین حال با برخی جریانات خاص شیعی آشنا شد که بعدها در عراق و ایران رشد کردند که نماد آنها فردی چون «یاسر الحبیب» است.

بسیاری از سلفی‌ها و وهابی‌هایی که قتل شیخ حسن شحاته را توجیه می‌کنند او را فردی موهن به بزرگان اهل سنت و صحابه و همسران پیامبر می‌دانند که متاسفانه همکاری وی با جریانی در عراق و ایران و همچنین همکاری او با شبکه ضدوحدتی به نام «فدک» برخی از این توجیهات را واقعی جلوه می‌دهد.

* ورای کسانی که به شیخ حسن شحاته و دیگر شیعیان مصر حمله کردند چه کسانی بودند؟

پس از انقلاب اخیر در مصر موج وهابی‌گری و سلفی‌گری گسترش فراوانی داشته است و حتی به اعتراف منابع مصری عربستان سعودی سرمایه‌گذاری فراوانی در ایجاد شبکه‌های موهن ایجاد کرده‌اند.

تحریکات گسترده علیه شیعیان به حدی در چند ساله و به‌ویژه چند ماهه اخیر زیاد شده است که هر چند وقت یک بار مورد شاهد اوج گرفتن این تحرکات هستیم.

حمله چند ماه پیش سلفی‌ها و وهابیون به دفتر حفظ منافع ایران در مصر، حمله به برگزار کنندگان مراسم عاشورا در این کشور، بحران حسینیه‌ها در مصر و ... از جمله نمونه‌های شدت گرفتن این اتفاق در مصر است.

اوج این تحریکات که در حادثه نیمه شعبان مصر رخ داده در زمانی است که تنها ده روز از همایش «موضع علمای اسلامی درباره مسئله سوریه» و همچنین همایش بزرگ حامیان سوریه با حضور رئیس جمهور مصر می‌گذرد.

بنابر این گزارش، به تاکید بسیاری از تحلیل‌گران اما حمله به شیعیان مصر به این شکل فجیع در هیچ کجای تاریخ مصر وجود نداشته و این اتفاق می‌تواند آغازی بر مرحله‌ای جدید از نقشه صهیونیستی ـ سعودی برای بیشتر کردن شکاف بین شیعه و سنی است.

دکتر رفعت السیداحمد مدیر مرکز مطالعات یافا، در این باره می‌گوید: مسئله اختلاف بین شیعه و سنی تنها اختلاف سیاسی است که از خلیج فارس وارد مصر شده است که هدف از آنها جلوگیری از تحقق اهداف انقلاب مصر است.

وی با اشاره به همایش اخیر «هرتزیلیا» در اسرائیل و تصمیمات آن برای ایجاد اختلافات بیشتر بین شیعه و سنی، می‌افزاید: کسانی که از این اختلافات حمایت می‌کنند از سوی آمریکا و غرب مورد حمایت هستند تا طرح آمریکایی صهیونیستی را دنبال کرده و آن را به نتیجه برسانند.

دکتر سعدالدین ابراهیم رئیس مرکز مطالعات ابن‌خلدون و استاد دانشگاه‌های آمریکا نیز با بیان اینکه شیعیان و اهل‌تسنن در طول تاریخ در مصر هیچ تنشی نداشته‌اند می‌گوید: جریان‌های اخوانی [تندرو] پس از انقلاب مصر و قدرت یافتن اختلافات مذهبی در مصر را افزایش داده‌اند.

حتی «سرهنگ احمد رجایی عطیه» کارشناس نظامی مصری معتقد است که ایجاد بلوا و آشوب در مصر هدف اساسی غرب و صهیونیست‌ها برای بقاست و با اینکه درگیری بین شیعه و سنی در مصر وجود نداشته اما آنها تلاش کرده‌اند تا آن را شعله‌ور سازند.

دکتر احمد عمر هاشم از اعضای هیئت علمای بزرگ الازهر نیز با اشاره به برخی اختلافات جزئی بین شیعیان و اهل سنت می‌گوید: اما رسول اکرم(ص) تاکید دارند که کشتن انسان‌ها از کبائر است و کسانی که تحریک به این قتل کرده‌اند در این گناه شریک هستند.

شیخ محمد الشبراوی شیخ مشایخ طریقت صوفی الشبراویه در مصر نیز با بیان اینکه این روزها فرهنگنامه‌ای از تندروی مذهبی در مصر شکل‌گرفته که در آن تکفیر و شبکه ماهواره‌ای دینی مهمتر از بقیه است، می‌گوید: زبان کینه، مسیحی و مسلمان، شیعه و سنی را در برگرفته است و از یک طرف در آمریکا قرآن را می‌سوزانند و از سوی دیگر این فجایع در حق شیعیان رخ می‌دهد.

راسم النفیس از رهبران شیعه مصر نیز معتقد است دست‌های خارجی به دنبال تقسیم مصر بر اساس عقاید و مذاهب هستند و می‌گوید: برخی با حمله به شیعیان در کشورهای دیگر به دنبال فشار آوردن بر روی حزب‌الله و ایران برای عدم از حمایت از سوریه و خط مقاومت هستند.

* در پی شدت اختلافات شیعه و سنی چه باید کرد؟

بنابر این گزارش سوال جدی‌تری که پس از حادثه نیمه شعبان مصر مطرح است این است که در پی شدت این اختلافات چه باید کرد؟

یکی از بزرگانی که در این زمینه سخن گفته است سیدعلی فضل‌الله از فرزند علامه فضل‌الله(ره) است که در این باره می‌گوید: ما نگران از آن هستیم که این حوادث بخشی از طرح خطرناک صهیونیست‌ها باشد که ثبات مصر را مورد هدف قرار دهد و در خدمت دشمن صهیونیستی باشد.

وی با اشاره به خرسندی رسانه‌ها از تنش مذهبی در مصر، می‌افزاید: باید امروز صدای اصیل اسلام را زنده کنیم صدایی که در راس آن موضع الازهر است که این حرکت را جنایت و «اکبر کبائر و اشد منکرات» خوانده است و در کنار آن بسیاری از علما و همچنین مفتی مصر سخت گفته‌اند.

آیت‌الله مکارم شیرازی نیز امروز در بیانیه خود در تقبیح حوادث نیمه شعبان مصر، نوشت: ما به همراه سایر سازمان و مجامع اسلامی و بین‌المللی جهان ضمن محکوم کردن این جنایت بی سابقه، آمادگی حوزه‌های علمیه را برای هرگونه گفت‌وگوی علمی با علمای مصر در چارچوب تقریب مذاهب و تحکیم وحدت اسلامی اعلام می‌داریم و از علمای محترم الازهر شریف و تمام شخصیت‌هایی که این جنایت فجیع را به شدت محکوم کرده‌اند تشکر و سپاسگزاری می‌کنیم و از همه علمای اسلام می‌خواهیم که در برابر این جنایت سکوت نکنند و عکس‌العمل لازم را نشان دهند، و از دولت مصر می‌خواهیم که در محاکمه و مجازات عاملان این جنایت تعلل نورزد.

به گزارش فارس، این نگاه‌ها نشان می‌دهد با توجه به بیانیه الازهر در محکوم کردن حادثه روستای ابومسلم مصر وقت آن است که تهدید پیش آمده برای جهان اسلام را به یک فرصت طلایی برای حرکت در مسیر وحدت اسلامی تبدیل کرد.

تبدیل این تهدید اما تنها با تقویت یک روند میسر است و آن مسیری است که توسط مقام معظم رهبری به عنوان راهبرد این مسیر تعیین شده است و نام آن «دیپلماسی وحدت اسلامی» است.

البته این «دیپلماسی وحدت اسلامی» نیازمند چابکی بالا و استفاده از کوچکترین فرصت‌هاست اما مجمع تقریب مذاهب اسلامی که متولی اصلی حرکت در این مسیر است حتی هنوز نتوانسته است یک بیانیه ساده را در محکومیت این حوادث صادر کند.