نقشه های من برای آمدن اینهاست .
من یا نمی آم و یا اگه بیام حتما با برنامه ریزی می آم . حالا یا این برنامه ریزی را خودم انجام داده ام که متاسفانه بلد نیستم و یا اینکه برایم انجام می دهند که صد البته همیشه خواستم که اینجوری باشد .
حالا بالاخره برام برنامه ریزی کردند که بیام .
البته باید کمی ناز و نوز کنم و کرشمه بیام . قبلش هم اونا کارهایی رو برام انجام داده اند که با آمدن فقط اسم من باید اون برنامه ها تغییراتی بکند . حالا بگ اونا کیند و چه برنامه هایی دارند ؟ نه نمی گم که اگه بگم پوستم کنده می شه ! چرا ؟ خوب معلومه قبلا که گفتم این برنامه ها رو کسای دیگه ای برام چیدند و اگه من نخوام اونارو اجرا کنم که کلام پس معرکه ی .
تو دلم طاقت نمی آد ، یکمشو براتون می گم : چند سال پسرمو فرستادم پیش اونا تا تمام فوت و فن کارها رو یاد یگیره ! بعدشم دخترمو فرستادم ،
قراره من فقط انتخاب بشم و تمام کارها رو بچه ها و دوستان انجام بدن .
شاید اصلا سفرهای داخلی و خارجی رو هم اونا انجام بدن و من فقط استراحت کنم . آخه اصلا حوصله ی کارهای سیاسی و ... رو ندارم
ستاد انتخاباتی برادر بگم بگم نه نمی گم