چرایی ضرورت حجاب در جامعه ی انسانی
در نوشتار قبلی اثبات شد که هر فرد مسلمان اگر آگاهانه مسلمان شده باشد به تمام قوانین موجود در این دین مبین که حجاب نیز جزئی از این قوانین می باشد ، عمل می نماید.
در این نوشتار می خواهیم در خصوص ضرورت حجاب در جوامع صرف انسانی بپردازیم و انشاءا... در پایان به نتیجه ای روشنی بخش برسیم.
گفتیم که یا ما مسلمانیم و یا مسلمان نیستیم . اگر مسلمان شده ایم که باید طبق همان اثبات قبلی عمل نماییم ولی اگر مسلمان نیستیم ، چند حالت دارد : یا پیرو یکی از ادیان الهی هستیم ، یا پیرو فرقه های غیر الهی و یا در حالت سوم به هیچ چیز اعتقاد نداریم.
در این نوشتار قصد نقد و بررسی ادیان الهی یا غیر الهی و مادی را نداریم. نکته ای که در هرسه مورد ثابت است و هیچ تغییری نمی کند ، خود انسان است .
ما به هر چیزی که اعتقاد داشته باشیم و یا هیچ چیزی را اعتقاد نداشته باشیم ، اینکه ما انسان هستیم و از این نظر با تمام انسانها مشابه هستیم ، هیچ اختلافی نیست و همه به آن اذعان دارند.
ما در اینجا به افراد ، خارج از تمام اعتقاداتشان ، نگاه خواهیم نمود. آیا کسی هست که حاضر باشد اعضای بدنش را با یک چیز برنده ، تکه –تکه ببرند ؟؟فرض بگیریم کسی پیدا شود که بگوید : من راضی هستم !!آیا در هنگام بریدن اعضای بدنش بدون سر کردن ، هیچ اعتراضی نخواهد داشت؟؟
اگر همچین افرادی بودند هم چون تن به این کارها می دادند ، هیچ نسلی از آنها باقی نمانده است که ادامه ی کار آنها را بدهد .
اما امر مسلم این است که نزدیک به اکثریت مردم جهان در خصوص این امر واکنش نشان خواهند داد ، یعنی کسی یا حاضر نیست راضی به این امر شود که بدنش مورد برش قرار گیرد و یا اگر فرض محال ، کسی هم پیدا شود ، حتماً در هنگام بریده شدن اعضاء ، حتماً واکنش نشان خواهد داد.(البته در صورتی که فرد در حالت عادی و طبیعی باشد.)
این مطلب نشان می دهد که انسانها فارغ از تمام تعلقات ، حداقل نسبت به اعضای بدنی خود ، تعلق خاطر دارند و این به این معنا است که برای بدن خود حریم ، قائل شده اند .
حریم در این مقاله به معنای همان است که به دیگران اجازه ی بریدن اعضای بدن خود را نمی دهند.
مثال دیگری می آوریم ؛ فرض کنید شما در کوهستانی که فقط از سنگ تشکیل شده است ، گم شده اید . سرگردانی و حیرانی از یک طرف ، تشنگی و گرسنگی هم از طرف دیگر به شما فشار می آورد .
اگر به شکلی به شما اطلاع برسانند که باید یک روز تحمل کنید تا آنها بتوانند شما را پیدا کرده و نجات دهند ، آیا شما برای رفع گرسنگی و تشنگی ، سنگهای کوه را خواهید خورد ؟منطقی است که در جواب بگوییم ، سنگها که خوردنی نیستند،سعی خواهید کرد چیز خوردنی پیدا کنید حتی اگر شده مثلاً علف بخورید ، اما خوردن سنگها ،نه.
اما اگر در حین جستجو به دنبال غذا و آب ، متوجه می شدید که سنگهای کوه ، مواد خوردنی هستند. آیا برای زنده ماندن ، از مواد آن کوه ها نمی خوردید ؟جواب منطقی به این سوال هم می تواند این باشد که ، علاوه بر این که می خوردیم ، شاید همان جا اطراق هم می کردیم و مواد غذایی آن کوه را برای خانواده و اگر مقدار آن زیاد بود ، برای فروش به مردم ارائه می نمودیم.
مثال بعدی ، داستان هبوط حضرت آدم و حواء علیهم السلام اسلام که در تمام ادیان الهی نیز آمده و تقریباً همه ی ادیان بر شکل هبوط آنها که به دلیل خوردن میوه ی ممنوعه و ریختن پوشش بهشتی آنها است ، متفق القول هستند .
نکته بعد ، این است که ، تمام کسانی که اعتقاد به عدم پوشش دارند ، شاید به تعداد اهالی یک شهرک هم نشوند ، هرچند همانها هم زندگی به این شکل را فقط در جمعهایی می پذیرند که مانند خودشان باشند و در جمعهای معمولی حاضر به حضور به شکل برهنه ، نیستند.
در مثال اولی به نظر شما چرا افراد مخالف بریدن اعضای بدنشان هستند ؟ چرا در مثال بعدی اکثریت مردم جهان ، دارای پوشش هستند ؟ پوشش به راستی چه خاصیتی دارد ؟ اگر خاصیت دارد ، هرچه این پوشش بیشتر و کاملتر باشد ، خاصیتش هم زیاد و خوب می شود یا بد و نامطلوب ؟
نکته ی مهم دیگر این است که هیچ موجودی (غیر از انسان)را خداوند بدون پوشش خلق ننموده است.
مزایای پوشش
1- پنهان کردن. انسان و حتی حیوانات از این خاصیت پوشش ، استفاده می نمایند . مثل زخم هایی که برای انسان ایجاد می شود و انسان ، این زخمها را هم برای رعایت بهداشت و هم برای اینکه دیگران متوجه آن زخمها نشوند ، می پوشاند.
حیوانات نیز اعمالی شبیه این را عمل می نمایند ، مانند : پنهان کردن مواد غذایی ، پنهان کردن فضولات خود و ...
2-حفاظت از سرما و گرما. خداوند برای حیوانات پوششهایی علاوه بر پوست تنهای بدنی آنها خلق نموده تا آنها در مقابل سرماو گرما ، مصون باشند. انسانها حتی انسانهای اولیه با توجه به آثار بازمانده در غارها و غیره نشان دهنده ی آن است که انسان برای محفوظ ماندن از سرما و گرما برای خود ، نیاز به پوشاندن بدن داشته و دارد.
3-حفاظت در مقابل اشعه های خطرناک خورشید ، نیش پشه ها ، جلوگیری از بیماریهای پوستی ، قارچی ، ویروسها و ...
وجود پوشش و مزایای آن برای انسانها
اگر انسان ها (زنان و مردان) امر ازدواج در بین آنها صورت نمی گرفت ، در همان فرد اول حتماً می ماندند .این امری نیست که افراد معتقد به خدا قبول داشته باشند و افراد غیر معتقد به خدا آنرا قبول نداشته باشند.
امر ازدواج در بین انسانها بر اساس یک کشش و جاذبه ای صورت می گیرد که اگر این کشش و جاذبه نباشد ، امر ازدواج نیز شکل نمی گیرد .
داستان کشش و جاذبه به دو صورت است ، هم کشش جنسی و هم کشش و جاذبه ی عاطفی .
کشش و جاذبه ی عاطفی ، همان است که ما از آن به عنوان عشق تعریف می کنیم و کشش جنسی ، همان ارتباط جنسی است که بین یک و مرد و زن صورت می گیرد و همین رابطه ی جنسی که مدت آن هم در مقابل کشش عاطفی بسیار کوتاه است باعث ادامه ی نسل می شود .
اگر ازدواج با کشش جنسی صرف شکل می گرفت ، در همان ارتباط اول ، این کشش که زمان آن شاید از 10دقیقه هم بیشتر نشود ، تمام می شد ولی ما شاهد این هستیم که نزدیک 100درصد این ازدواج ها تا دم مرگ نیز ادامه دارد.
در تمام جوامع ، چه مسلمان و چه غیر مسلمان ، چه دینی و چه مادی ، بعد از ارتباط جنسی بلافاصله ، خودرا می پوشانند .
یعنی برداشتن پوشش فقط و فقط در هنگام ارتباط جنسی آنهم فقط و فقط در همان زمان محدود ، انجام می گیرد و بلافاصله بعد از آن این رفع پوشش ، دوباره به حالت اول خود بر می گردد.
نکته ی دیگر در این خصوص این است که یکی از مهمترین موارد کشش و جاذبه ی جنسی ، همین پوشش است و اگر این پوشش نبود ، کشش و جاذبه ی جنسی نیز به پایین ترین حالت خود می رسید . بنا به تحقیقی که انجام شده است ، انسان بدون لباس ، بسیار زشت و بد ریخت می شود و به همین خاطر هم به نظر من در طول کل تاریخ ، انسان همیشه با پوشش بوده و مدت زمان بدون پوشش او بسیار محدود بوده است .
یک نمونه ی تاریخی که در کشور خودمان ایران اتفاق افتاده است را برایتان می آورم. تا قبل از کودتای رضاخانی و واقعه ی منحوس ، کشف حجاب این ملعون ، زنان و مردان ایرانی دارای پوششی اسلامی و ایرانی بودند .زنان بسیار پوشیده بودند ، حتی صورتهای آنها نیز پوششی شبیه نقاب داشت، مردان نیز دارای لباس های پوشیده و با حجاب اسلامی که به آن هم می بالیدند.
ازدواج نیز در این کشور روال خود را داشت و زاد و ولد نیز انجام می گرفت . بعد از کشف حجاب ، نوع پوشش عوض شد به امید آنکه جامعه ی ما مترقی شود ولی نه جامعه ی ما مترقی شد و نه اقتصاد ما شکوفا ، بلکه هر چه موارد کشف حجاب بیشتر می شد ، جامعه شاهد افول رشد در تمام زمیه ها می شد .
به قول مرحوم جلال آل احمد :«جوان موقع خواب ، با صحنه های نیمه مستهجن فیلم آخر شب به خواب می رود ، صبح با خاطره فیلم آخر شب به محل تحصیل می رود ، در خیابان بندهای نیمه برهنه ی دختران و زنان داخل خیابان او را مشغول نموده و موقع رسیدن به سر کلاس نیز ، محو تماشای بدنهای نیمه عریان همکلاسان دختر خود می شود .» این جوان از درس چه خواهد فهمید؟؟علت عدم باروری علمی جامعه ی اسلامی ما در قبل از انقلاب ، همان کشف حجاب رضا خانی بوده است .
اگر قبول نمائیم که در جامعه دین و اعتقادی نباشد به نظر شما فرق این جامعه با جامعه ی حیوانات چیست؟اگر جواب این باشد که فرقی بین آنها نیست ، ما نیز قبول می کنیم که در چنین جامعه ای هیچ اشکالی ندارد که حجاب نباشد و البته دیگر در چنین جامعه ای قانونی هم نیست و هر کس هر کاری بخواهد می تواند انجام دهد و کسی حق اعتراضی ندارد.
اما اگر دین و اعتقاد نیست ، اما قانون باید باشدو این قانون را هم انسان خودش درست می کند از کجا معلوم که قانون ایجاد شده به نفع بانوان باشد ؟؟
فرض محال بگیریم که اصلاً همین قانون ایجاد شده هم درست تنظیم شده باشد .باید این قانون ایجاد شده مصداق بیرونی داشته باشد !!کجاست شهر ، کشور و جامعه ای که توانسته این قانون را در خود ایجاد کرده و آن را پیاده نماید ؟؟
در تمام جوامعی که مدعی این قانون هستند ، حجاب هست (البته نه حجاب مد نظر اسلام) ، هنوز زنان برای خود حریم دارند و هر کسی نمی تواند وارد حریم فرد دیگر شود.
همین که افراد در تمام جهان سعی در ساخت منزل دارند ، برای خانه ی ایجاد شده ، حیاط درست می کنند و برای اتاقهای منزل خود قفلهای مختلف می سازند همه و همه نشانه ی همان وجود حریم است که همه برای خود قرار داده اند.
حجاب و پوشش حریمی است که خدا قرار داده است و این حریم را هم نقل قبول می کند و هم عقل به نا به همان دلایلی که ذکر شد.
در مجموع اثبات شد که حجاب باید باشد و البته هست .اما مقدار آن چقد رباید باشد؟
در تاريخ نقل شده است كه حضرت فاطمهي زهرا(س) وقتي ميخواستند به بيرون منزل و نزد پيامبر اكرم(ص) بروند، از پوششهاي خاصي، مثل جلباب (چادر) و برقع (روپوش صورت) استفاده ميكردند؛[1]
علاوه بر اين، يكي از حوادثي كه بيانگر مقدار حجاب حضرت فاطمهي زهرا(س) در بيرون منزل و در مواجهه با نامحرم است، آمدن ايشان به مسجد براي دفاع از قضيهي فدك است. در داستان غمانگيز غصب فدك آمده است: وقتي ابوبكر و عمر تصميم گرفتند كه حضرت را از فدك محروم نمايند، ايشان با شكل خاصي از حجاب و پوشش، براي دفاع از حق خويش از منزل به مسجد آمدند. راوي داستان، شكل خاص حجاب حضرت را اين گونه توصيف نموده است:
لاثت خمارها علي رأسها و اشتملت بجلبابها و اقبلت في لمة من حفدتها و نساء قومها تطأ ذيولها؛[2]
حضرت زهرا (س) هنگام خروج از منزل مقنعه را محكم بر سر بستند و جلباب و چادر را، به گونهاي كه تمام بدن آن حضرت را ميپوشاند و گوشههاي آن به زمين ميرسيد، به تن كردند و به همراه گروهي از نزديكان و زنان قوم خود به سوي مسجد حركت نمودند.
هر چه هست حجاب هر چه کاملتر باشد ، انسان (چه مرد و چه زن)مصون تر است و صد البته می توان گفت : کانون خانواده با حجاب مصون خواهد ماند.
[1] صدوق، علل الشرايع، ج 1، ص 163: "فتجلببت بجلبابها و تبرقعت ببرقعها و ارادت النبي(ص)."
[2] طبرسي، الاحتجاج، ج 1، ص98
نویسنده : رضا جامی