tarsuu

بزدل و ترسو کیست؟

داریوش احمد رضا بهمنیار ،‌ نویسنده

آقای رئیس جمهور بزدل سیاسی کسی است که بدون دلیل دو سال تعطیلی انرژی هسته ای را با ذلت قبول می کند و برای سه عدد سانتریفوژ گدائی آنگلوساکسون ها را می کند و عاقبت هم نمی تواند با گدائی کردن اعتماد جهانخواران جهانی را به دست بیاورد و در دستشوئی جواب نه را به او می دهند.
آقای رئیس جمهور کسانی که ادعای شجاعت سیاسی دارند که نباید سلاح زشت گویی را انتخاب کنند، بزدل سیاسی که نمی تواند با امریکا در بیفتد، اتفاقا چون شجاعت سیاسی دارد با آمریکا در می افتد، و حق دارد که بترسد چرا که عده ای افکار بنی صدری را از خود بروز می دهند و علنا آمریکا را کدخدا می نامند.
آقای رئیس جمهور کسانی باید به جهنم بروند که فکر می کنند بیرون زدن رگ گردنشان و بد زبانی شان در پشت میکروفن ها می تواند سلاحی برای زشت گویی شان باشد، سابقه ساده لوحانه و اکسید شده برخی ها  ما را مجبور  می کند که بترسیم، واقعا هم می ترسیم، و خوب می دانیم کسانی که استدلالی برای سخنان خود ندارند سلاح زشت گویی را انتخاب می کنند.
آقای رئیس جمهور اگر کسانی از مذاکره کردن عده ای سابقه دار سازشکار می ترسند، به این خاطر است که سابقه آنها را می دانند که به شدت خوش باور، ترسو و اکسید شده هستند، و با سیاست و درایتی که کدخدایشان دارد به راحتی افکار آنها و هم فکرانشان را اکسیده کرده است، در حقیقت ترس ما به خاطر اکسیده شدن افکار شماست.
آقای روحانی شما در انتخابات گفته بودید زنده باد مخالف من ، ولی هنوز یک سال نگذشته که می گویید مخالف من به جهنم برود تا گرم شود، جناب آقای رئیس جمهور ترس ما به خاطر سرما نیست به این خاطر است که دوست نداریم جهانخواران جنایت کار جهانی در دستشوئی با دولتمردان ما سخن بگویند.
آقای رئیس جمهور اتفاقا الان وقت ترسیدن است، الان زمان زنده باد مخالف من را به جهنم فرستادن نیست، یک سال است که از منافع ملی و خط قرمز سخن گفته اید، فقط شعار داده اید، آیا بهتر نیست فکری به حال رکود بی سابقه ای که در مملکت ایجاد کرده اید بکنید، مردم از شعار دادن ها خسته شده اند، مردم ایران از دولتمردانشان شعار نمی خواهند، راه حل می خواهند، به خصوص که دیگر شعارهایشان هم خیلی آزار دهنده شده است، دیگر نمی شود ناشایستگی را پشت شعارهای تکراری پنهان کرد.
بعضی از مسئولان و دولتمردان بد زبان ما نباید به شعور مردم ایران توهین کنند، آنها باید بدانند که با ملتی سخن می گویند که صد و ده سال قبل ، انقلاب مشروطه را در تاریخ خود به یادگار دارد، سرهنگ بودن یا نبودن و طلبه بودن یا نبودن عده ای نمی تواند بهانه ای برای ناشایستگی باشد.

آقای روحانی همه مردم ایران می دانند که سالهای سال است که داروها برای ایران تحریم شده و معلوم است که این جنایت در تاریخ می ماند، ولی الان وقت نفرین کردن نیست، وقت زشت گویی نیست، وقت شعار دادن های تکراری نیست، وقت عقده گشایی نیست، زمانی است که باید به وعده هایتان عمل کنید.
آقای روحانی اگر کسی نترسد و از شما انتقاد نکند و اجازه بدهد که شما با یک عذر خواهی مغرورانه همچون سبد کالایی همه چیز را با یک عذر خواهی روپوشی کنید آیا او شجاعت سیاسی دارد؟ سبد کالایی شما تصاویر چندش آورش به دنیا مخابره شد و حالا مردم ایران از این می ترسند که همین عذر خواهی ممکن است در انرژی هسته ای تکرار شود، و اتفاقا باید بدانید که ترس ما به این خاطر است که عذرخواهی مجدد شما در آن زمان، هیچ ارزشی برای مردم ایران و نسل های آینده نخواهد داشت.
آقای روحانی شما در اولین سخنرانی خودتان در سال1393 اعلام کردید ما در حال برداشتن آوار هستیم، و ممکن است یک دولت تمام عمر خودش را صرف کند ولی عده ای در پایان عمر دولت سر و صدا راه بیاندازند و همه چیز را خراب کنند، آقای رئیس جمهور آیا زحمات یک دولت چهار ساله می تواند با سر و صدا کردن عده ای بر باد برود؟
شما به همان نیمی از مردم ایران وعده داده اید که اقتصاد ایران را درست کنید، با صراحت اعلام کرده بودید که مشکلات اقتصاد ایران ده درصدش به خاطر تحریم هاست و نود درصدش به خاطر بی تدبیری های دولت قبلی است، ولی حالا بعد از یک سال اعلام می کنید که همه مشکلات ما از تحریم هاست، آقای روحانی شما که بهتر می دانید خداوند دروغگویان را دوست ندارد.
بهتر است به خود بیاید، این سخنان یک دولت که نام خود را دولت تدبیر گذاشته است نیست، این عین بی تدبیری است، این گشودن عقده هاست، این دیگر به خاطر سرهنگ نبودن نیست، اگر طلبه هم باشید باز هم ما می ترسیم، و بدانید که ترس ما به خاطر سردی هوا نیست، به خاطر سابقه سازشکارانه کسانی است که اگر میدانش را داشته باشند به نام منافع ملی هر گونه ذلتی را توجیه می کنند، و در آخر هم نه از منافع ملی خبری می شود و نه راه شهدا را ادامه می دهند و ارزش های انقلاب را هم به فراموشی می سپارند، پس به ما حق بدهید که از وادادگی عده ای اکسیده شده بترسیم.